یادداشت های جشنواره سی ام-4

يك اتفاق ويژه در جشنواره فيلم فجر

اين دوره از جشنواره فيلم فجر هم مثل ادوار گذشته اش آبستن حادثه ويژه اي است.
هر دوره جشنواره فيلم فجر، با داشتن فراز و نشيب ها و ضعف ها و قوت هاي خاص و عامش، داراي اتفاق يا اتفاقات ويژه اي هم هست؛ حوادث و پديده هايي كه براي نخستين بار يا بهترين شكل جلوه مي كنند. به عنوان مثال در جشنواره دو سال پيش، بزرگ ترين فيلم تاريخ سينماي ايران با نام «ملك سليمان» رو نمايي شد. يا در دوره گذشته، اكران اولين فيلم درباره مهم ترين جنگ قرن 21 با عنوان «33روز» اتفاق ويژه جشنواره شد. بر اين اساس مي توانيم جلوه ويژه جشنواره سي ام فيلم فجر را نيز حضور سياسي ترين فيلم تاريخ سينماي كشورمان معرفي كرد. فيلمي كه ساختار برتر و جذابيت مثبت را با محتواي بيدار كننده در هم آميخته و جايگاهي مخصوص و مهم را در تاريخ هنر هفتم ايران زمين به خود اختصاص داده است.
نام فيلم «قلاده هاي طلا» هم در ميان آثار پذيرفته شده در جشنواره قرار دارد و هم در جدول برنامه نمايش فيلم ها در مركز اين رويداد. به همين دليل هم هرچند كه تا زمان نگارش اين «نگاه» نمايش آن در جشنواره قطعي نشده، اما به هر حال يكي از آثار جشنواره محسوب مي شود.
آنچه اين فيلم را يكي از فيلمهاي ويژه جشنواره سي ام فيلم فجر ساخته، تنها به موضوع خاص آن محدود نيست. بلكه ساختاروشيوه طرح مسائل سياسي درآن قابل تأمل است. چراكه يكي ازنيازهاي اصلي سينماي ما دراين برهه از زمان،فيلم سياسي است. چون اين نوع آثارمي توانند وضع موجود درعرصه هنرهفتم را تعادل بخشند. حتي بودن فيلم هاي سياسي ديگري چون « اخراجي ها3»،«پايان نامه »،
«به رنگ ارغوان»و ... كه باهريك به نوعي مشكل دارم را نيز بهتر از نبودنشان
مي دانم. اماآنچه امروزبه عنوان يكي از مطرح ترين فيلم هاي سياسي سينماي ايران وبا نام
«قلاده هاي طلا»خلق شده چند قدمي جلوترازاين آثار است .
« قلاده هاي طلا» نشان مي دهدكه يك فيلم مي تواند بابهره بردن ازدستمايه ها و مضامين سياسي،بي آنكه اسيرابتذال شود،جذاب باشد.اين فيلم در اغلب لحظاتش درالتهاب وتعليق مي گذرد. ريتم وشيوه بازي گري وموسيقي متن وسايراجزاي فيلم يك كل هماهنگ را ايجاد نموده اند . توانايي فيلم درخلق موقعيت هاي واقعي تحسين برانگيزاست. صحنه هاي درگيري ها و اغتشاشات خياباني،باورپذيرهستند .
« قلاده هاي طلا»البته به يك سري ضعف واشكال هم مبتلاست كه به نظر مي آيد كارگردان مي تواند تا فرصت دارد با دست بردن درتدوين،برطرفشان كند.يكي ازاين ايرادات،وجود برخي تصاوير و نماهاي حشو و زائد است. مثلا درلابلاي صحنه هاي فيلم،ناگهان تصويرچرخيدن يكي از كاراكترها نمايش داده مي شود. يا درنمايي كه مأموران وزارت اطلاعات درحال تماشاي پخش زنده مناظره احمدي نژاد و موسوي هستند،روي يكي از مونيتورها تصويرشهيدعلي محمدي ديده مي شود. اين درحالي است كه اين دانشمندهسته اي درتاريخ 22 دي سال 88 يعني شش ماه بعد از مناظره، ترور وشهيد شد . ازاين ها گذشته،كراهت خرابكارها بسيار اغراق آميز و مفرط است. مثلايكي ازآنهاهمجنس بازاست،ديگري از فرط عصبي بودن دائم داد و بيداد مي كندو ... . به نظر مي رسد اگرطالبي بتواند يك سري ازاين گيرها را برطرف كند،فيلمش ارتقا خواهد يافت.
ضمن اينكه فيلم «قلاده هاي طلا» مي تواند ادعاي دموكرات نمايي برخي از رسانه ها و منتقدان سينما را باز هم به چالش بكشد. فراموش نكرده ايم كه اين طيف از صاحبان تريبون،در مقابل فيلم هاي سياسي داراي محتواي مخالف نگاه آن ها واكنشي سركوب گرانه و تخريبي نشان داده اند. اما حالا فيلمي آمده كه ديدگاهي منطقي و متعادل را ترسيم كرده و ساختاري منسجم و قابل دفاع دارد.
این یادداشت در روزنامه کیهان منتشر شده است.

ستایش از یک فیلم توقیف شده!

تحسین و تمجید از یک فیلم توقیفی –که هنوز هم رفع توقیف نشده- از چون منی بعید و عجیب به نظر می رسد. طی سال های گذشته همواره از مخالفان سرسخت فیلم های توقیفی و رفع توقیفی بوده ام. چه فیلم «نقاب» که در دولت نهم از این قید رها شد و چه فیلم های پرشماری که در این دولت رفع توقیف شده اند. اما حالا طرفدار سرسخت یکی از فیلم های توقیف شده هستم؛ فیلم «قلاده های طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی.

ستایش من از این فیلم نه بخاطر رویکرد سیاسی فیلم و فیلمساز و گرایش مشترک ضدسلطه ام با این خالق و مخلوق، بلکه به دلیل ساختار و شیوه طرح مسائل سیاسی در آن است. اساسا معتقدم یکی از نیازهای اصلی سینمای ما در این برهه از زمان فیلم سیاسی است. چون این نوع آثار می توانند وضع موجود در عرصه هنر هفتم را کمی تا قسمتی تعادل می بخشند. حتی بودن فیلم های سیاسی دیگری چون «اخراجی ها3»،«پایاننامه»،«به رنگ ارغوان» و ... که با هر یک به نوعی مشکل دارم را نیز بهتر از نبودنشان می دانم. اما آنچه امروز به عنوان سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران و با نام «قلاده های طلا» خلق شده را چند قدمی جلوتر از این آثار می دانم.

این فیلم نشان می دهد که می توان طرفدار حق بود و در عین حال بی طرف بود! این واقعیت دارد؛ «قلاده های طلا» در همان حال که ذات پلید «فتنه» را برملا می کند، بی طرف است و حتی چهره ای بسیار مثبت از جنبش سبز نشان می دهد! در فیلم می بینیم که یکی از فعالان جنبش سبز در اتاقش عکس امامان -خمینی و خامنه ای- را نصب کرده است. از آن طرف، فیلم با وجودی که از جان گذشتگی های سربازان گمنام امام زمان(عج) را تقدیس می کند، در انتقاد نسبت به نظام و نظامیان و امنیتی ها نیز محافظه کار نیست. علت اصلی توقیف فیلم نیز احتمالا همین است.

«قلاده های طلا» نشان می دهد که یک فیلم می تواند با بهره بردن از دستمایه ها و مضامین سیاسی، بی آنکه اسیر ابتذال شود، جذاب باشد. این فیلم در اغلب لحظاتش در التهاب و تعلیق می گذرد. ریتم و شیوه بازیگری و موسیقی متن و سایر اجزای فیلم یک کل هماهنگ و پرخون را ایجاد نموده اند که طوفان بپا می کنند! توانایی فیلم در خلق موقعیت های واقعی تحسین برانگیز است. صحنه های درگیری ها و اغتشاشات خیابانی، باور پذیر هستند.

«قلاده های طلا» البته به یک سری ضعف و اشکال هم مبتلاست که به نظرم کارگردان می تواند تا فرصت دارد با دست بردن در تدوین، برطرفشان کند. یکی از این ایرادات، وجود برخی تصاویر و نماهای حشو و زائد است. مثلا در لابلای صحنه های فیلم، ناگهان تصویر چرخیدن یک خانم نمایش داده می شود. یا در نمایی که مأموران وزارت اطلاعات درحال تماشای پخش زنده مناظره احمدی نژاد و موسوی است، روی یکی از مونیتورها تصویر شهید علیمحمدی دیده می شود. این درحالی است که این دانشمند هسته ای در تاریخ 22 دی سال 88 یعنی شش ماه بعد از مناظره ترور و شهید شد.

از این ها گذشته، کراهت خرابکارها بسیار اغراق آمیز و مفرط است. مثلا یکی از آن ها همجنس باز است، دیگری از فرط عصبی بودن دائم داد و بیداد می کند و ... .  به نظرم اگر طالبی بتواند یک سری از این گیرها را برطرف کند، فیلمش ارتقا خواهد یافت. امیدوارم هرچه زودتر «قلاده های طلا» اکران شود.