كارنامه گذشته، چشم انداز آينده

سينماي ايران سال جديد را با جنجال و حاشيه آغاز كرد. قرار گرفتن فرصت ويژه و ممتاز اكران نوروزي در اختيار چند فيلم مسئله دار و برانگيخته شدن اعتراضاتي نسبت به اين فيلم ها، باز هم حواشي سينماي ما را نسبت به متن آن پررنگ تر كرد، اما مسئله تنها به اين فيلم ها محدود نيست و بايد آن را فراتر از اينها دانست. مسئله مسير و مداري است كه اين عرصه تقريباً طي 15 سال اخير در پيش گرفته است. نمي توان وضعيت يك حوزه يا عرصه فرهنگي را بدون زمينه ها و بسترهاي آن در نظر گرفت. نماي ايران در سال 90 مسيري غير از آنچه طي سال هاي گذشته طي كرده بود را از سر نگذراند، به طوري كه غلبه آثار تجارتي و جشنواره اي، سينماي متعهد و مردمي را در تنگنا و انزوا قرار دادند. ضمن اينكه آنچه در سي امين جشنواره فيلم فجر نيز رخ داد گوياي آن است كه در سال جديد نيز سينماي ايران همين راه را خواهد رفت، به جز برخي استثناها !
سخن گفتن از اينكه سينماي ايران نسبت چنداني با مردم ايران ندارد، چندان عجيب و دور از واقع نيست. ميزان فروش فيلم ها و سالن هاي سينماي خالي از مخاطب، خود گواه اين واقعيت است كه هنر هفتم مسيري جداي از آنچه ملت در حركت هستند را مي رود. نكته قابل تأمل اين است كه در اغلب موارد، فيلم هايي كه محتوايي مردمي تر دارند، با استقبال بيشتري نيز در گيشه مواجه مي شوند و برعكس، آثاري كه از واقعيت هاي جامعه به دورتر هستند، قهر مردم را در پي دارند.
در حالي كه ايرانيان مردمي خانواده دوست و اخلاقگرا هستند، آثار سينمايي ما به خصوص فيلم هايي كه طي سال جاري روي پرده خواهند رفت، تصويري معكوس از اين واقعيت نشان مي دهند. به طوري كه اگر يك فرد خارجي اين آثار را تماشا كند، آنچه درمي يابد اين است كه ايران مردمي خيانت پيشه دارد و خانواده هايش درحال از هم پاشيدن است! اين موضوع در آثاري هم كه هم اكنون در قالب اكران نوروزي روي پرده رفته اند به وضوح ديده مي شود. فيلم «خصوصي» نمونه بارز اينگونه آثار است.
نمود واقعي ملت ايران در سال 1390 را در دو هنگامه تاريخي و تاريخ ساز راه پيمايي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند ديديم، اما آنچه سينماي سال 90 از «ملت ايران» ارائه داد، تصويري كاملاً معكوس با اين واقعيات بود. در خيلي از آثاري كه اتفاقاً فيلم هاي برجسته سينماي ايران در سال گذشته بودند، برخلاف واقعيت، مردم ايران، جماعتي علاقه مند به مهاجرت از كشور و زندگي در غرب معرفي شدند. «جدايي نادر از سيمين» و «اينجا بدون من» نمونه هاي بارز اين رويكرد در آثار به نمايش درآمده در سال 90 بودند. اتفاقاً اين نوع فيلم ها در سال جديد بيشتر هستند، به طوري كه در دوره اخير جشنواره فيلم فجر فيلم هايي چون؛ «پل چوبي»، «نارنجي پوش»، «بغض»، «يك سطر واقعيت»، «ميگرن»، «برف روي كاج ها»، «پذيرايي ساده»، «يك روز ديگر»، «تهران 1500» و ... اشاراتي به علاقه مردم ايران براي مهاجرت از كشورمان دارند.
اين نوع تصويرسازي سينما از جامعه ايران در ساير زمينه ها نيز ساري و جاري است. مثلاً اثري از پيشرفت هاي شگرف كشورمان در عرصه هاي علمي و صنعتي سال هاي اخير در اين فيلم ها نيست. اين درحالي است كه طبق گزارش ها و آمارهايي كه مراكز پژوهشي معتبر و مستقل جهان ارائه داده اند، ايران در سال هاي اخير به شكل خيره كننده اي در عرصه هاي علمي و صنعتي پيشرفت كرده است. براساس آنچه آكادمي ملي علوم انگلستان اعلام كرده، ايران بالاترين سرعت پيشرفت علمي در كشورهاي جهان را دارد. به اعتراف منابع غربي، انتشار مقالات علمي دانشمندان ايراني در چند سال اخير، رشدي 18 درصدي داشته است. علاوه بر اينها، به اعتقاد نشريه نيوساينتيست، رشد علمي در ايران 11 برابر نرخ متوسط جهاني است، اما اين همه، كوچك ترين نشاني در فيلم هاي ايراني ندارد. معمولاً در محصولات سينمايي داخلي، ايران كشوري با حداقل امكانات و ضعيف ترين ساختارهاي اجتماعي و اقتصادي نشان داده مي شود.
يكي از فاجعه هايي كه درباره سينماي ما صادق است، ترسيم جوانان در فيلم ها است. به جز نمونه هايي نادر و انگشت شمار، جوان ايراني در آثار سينمايي موجود سر به هوا و مجرمي است كه هيچ نسبتي با فرهنگ و اخلاق و تمدن ندارد. آثاري چون «يكي از ما دونفر»، «سوت پايان»، «ورود آقايان ممنوع»، «زندگي با چشمان بسته» و ... از جمله نمونه هاي شاخص اين نوع تصويرسازي هستند. در فيلم هايي هم كه در سال جاري اكران خواهند شد نيز اين رويكرد وجود دارد. به جز آثاري كه از جشنواره سي ام فيلم فجر در سطور قبلي مثال زده شد و تقريباً همه آنها بازتاب دهنده چنين نگاهي هستند، در فيلم هاي ديگري چون «چك» و «بوسيدن روي ماه» نيز تمام كاراكترهاي جوان، افرادي آسمان جل و هوس پيشه و منفعت طلب نشان داده مي شوند.
اما اتفاق مثبتي كه در اين سال رخ داد، احياي دوباره ژانر سياسي در فضاي هنر هفتم كشورمان بود. اتفاقي كه به طور مشخص با سياستگذاري و حمايت مديريت سينمايي شكل گرفت. پس از توليد و اكران دو فيلم «اخراجي ها3» و «پايان نامه» با گرايش به بازنمايي بخشي از وقايع فتنه سال 88، فيلم «قلاده هاي طلا» نيز با همين موضوع، يك گام رو به جلو در حوزه سينماي سياسي ايران محسوب مي شود. همچنين در سال پيش رو فيلم «محرمانه تهران» با موضوع توطئه هاي دشمنان خارجي براي آسيب زدن به كشورمان نمايش داده خواهد شد. اگر مديريت سينمايي دولت بتواند همين سير صعودي را در توليد آثار سياسي آگاه كننده ادامه دهد، نتايج مثبتي در پي خواهد داشت. حداقل دستاورد تقويت جريان سينماي سياسي افزايش پويايي و تنوع مضموني در اين عرصه است. نمايش بيش از پيش چنين آثاري مي تواند موجب بالاتر رفتن سطح آگاهي جامعه نسبت به اتفاقات پيرامونش شود.
گرچه نمايش فيلم هاي ضددفاع هنوز هم در سينماي كشورمان جريان دارد، اما توليد چند اثر با رويكرد حق طلبانه و نمايش دهنده حماسه هاي جنگ، افق سينماي دفاع مقدس در سال جاري را نسبت به چند سال گذشته روشن تر نشان مي دهد. فيلم هايي چون «روزهاي زندگي»، «ملكه» و «شور شيرين» ازجمله فيلم هاي خوش ساخت و داراي محتوايي متعالي و معرف ارزش هاي دفاع مقدس هستند كه در نوبت اكران عمومي قرار دارند.

این یادداشت در هفته نامه صبح صادق منتشر شده است.