گفت و گوی من با انسیه شاه حسینی کارگردان فیلم پنالتی
فيلم «پنالتي» يكي از پديده هاي امروز سينماي ماست كه به لحاظ ساختار و محتوا، خلاف جريان آب حركت مي كند؛ با اين كه براي مخاطب عام ساخته شده است، اما عوام پسند نيست و اهدافي عالي تر از گيشه و فروش دارد. «پنالتي» در همه چيزش متفاوت است، اما در عين حال چنين ادعايي ندارد. حتي در كارنامه كارگردانش، انسيه شاه حسيني يك نقطه عطف محسوب مي شود و در مقايسه با دو فيلم قبلي اش «غروب شدبيا» و «شب بخير فرمانده» نشان از پيش رفت و حركت رو به جلوي او دارد. از مهم ترين ويژگي هاي شاخص فيلم پنالتي توجه به مشكلات اجتماعي و معيشتي مردم حماسه ساز آبادان، محور قرار گرفتن يك داستان ورزشي و پرداخت غيرمستقيم به دفاع مقدس است. نكته قابل توجه اين است كه خودشاه حسيني، جنگ و فضاي جبهه را از نزديك لمس كرده است و ماجراي حضورش در جبهه و اتفاقاتي را كه آنجا برايش افتاد در فيلم «شب بخير فرمانده» بازگو كرده است. گفت وگوي ما را با خانم شاه حسيني درباره فيلم پنالتي مي خوانيد:
¤ ورزش يكي از موضوعات غريب در سينماست. شما چرا به سراغ يك موضوع ورزشي و به طور خاص فوتبال رفتيد؟
- فوتبال يكي از مسائل روز جهاني و براي همه قابل لمس است. چنين موضوعي اگر يك ساختار دراماتيك پيدا كند، مي تواند جذاب شود.
¤ ولي پيوند بين سينما و ورزش، تجربه چندان خوبي نداشته است و بيشتر فيلم هاي ورزشي شكست خورده اند. شما نگران اين نبوديد كه به چنين وضعيتي دچار شويد؟
- نه! چون همه فيلم هاي ورزشي ناموفق نبوده اند. مثل فيلم «فرار به سوي پيروزي» كه يك فيلم موفق ورزشي محسوب مي شود. فيلم هاي ورزشي ناموفق، فقط به موضوع ورزش پرداخته بودند و بافت دراماتيك نداشتند. فيلم ورزشي اگر قواعد درام را به درستي رعايت كند، مي تواند موفق باشد.
¤ موضوع جنگ اگر چه در فيلم «پنالتي» محوريت ندارد، اما داستان و فضاي آن تحت تأثير دفاع مقدس است و عناصر بسياري در فيلم، ارجاع دهنده جهاد 8 ساله ايران در برابر متجاوز خارجي است. چه اصراري به قرار دادن موضوع دفاع مقدس در اين فيلم داشتيد؟
- اساسا هدف من از كار فرهنگي و هنري، دفاع مقدس و بچه هايي است كه خود را فداي دفاع از اين سرزمين كردند. تمام بحث ها و موضوعات ديگري كه در بافت داستان فيلم هايم وارد مي كنم بهانه اي هستند تا درنهايت به هدفم؛ دفاع مقدس و آدم هاي آن بپردازم.
¤ درواقع فيلم شما، به گونه اي است كه نمي توان آن را به يك ژانر يا گونه خاصي محدود كرد. خود شما آن را در چه ژانري مي پنداريد؟
- «پنالتي» يك فيلم در سه ژانر است؛ دفاع مقدس، ورزشي و اجتماعي.
¤ طرح موضوعات اجتماعي و انساني در فيلم هاي قبلي تان هم رخ داده بود. در پنالتي هم كل روايت بر يك مسئله اجتماعي متكي است.
- بله، همين طور است! در هر سه فيلم گرچه موضوعاتي چون عشق، جنگ و فوتبال محوريت دارند، اما در همه آن ها، تمركز بر «انسان در شرايط بحران» است. در «غروب شد بيا» يك زن، در «شب بخير فرمانده» يك جامعه و در «پنالتي» يك خانواده در بحران قرار دارند. طبيعي است كه هر هنرمندي كه دغدغه انسان را دارد، توجهش به مسائل اجتماعي جلب مي شود و نمي تواند به سادگي از كنار مشكلات جامعه و آدم ها بگذرد.
¤ پرداختن به مسائل و مشكلات اجتماعي، در سينما حركت بر لبه تيغ است. ممكن است هنرمندي كه در اين زمينه كار مي كند به ورطه سياه نمايي يا خنثي گرايي بيافتد. اما در «پنالتي» چنين ضايعه اي وجود ندارد. چطور به اين نگاه رسيديد؟
- خيلي سؤال به جايي است و نشان از تيزبيني شما دارد. چون من خودم با احتياط اين مسئله را رعايت مي كنم و برايم مهم است كه دچار سياه نمايي نشوم. اين كه چطور به اين نگاه رسيدم، مهم ترين دليلش اين است كه به طور كلي انسان اميدواري هستم و معتقدم انسان به اميد زنده است. من هم تنها هدفم از نشان دادن معضلات اجتماعي، اصلاح آن مشكلات بوده است. هيچ وقت قصد تخريب نداشته ام و نخواستم كه شكايت كنم يا عده اي را متهم نمايم. اگر هنرمند در كنار كم و كاستي ها، نقاط مثبت را هم ببيند، هيچ گاه دچار سياه نمايي نمي شود. مثلا مملكت ما داراي يك تاريخ بسيار طولاني است، اما در همين 30 سال اخير، تازه روستاهاي ما صاحب برق و تلفن و... شده اند. من رفته ام و اين روستاها را از نزديك ديده ام. هم فقر و مشكلات كشاورزان را مي بينم و هم اين كه اگر خشكسالي شود به او خسارت پرداخت مي شود. با ديدن اين اتفاقات، به آينده اميدوار مي شوم و با همين اميد، كم و كاستي ها را نشان مي دهم تا مسئولان ببينند و بيشتر به فكر بيافتند. اين درحالي است كه سياه نمايي اثري معكوس دارد و نه تنها براي حل مشكلات كمكي نمي كند كه منجر به ترويج نااميدي و سكون مي شود.
¤ با اين حال، فيلمتان داراي پايان تلخي است. چرا فيلم را با «شهادت» خاتمه داديد؟
- طبق آماري كه از سوي بنياد شهيد اعلام شده است، روزانه يكي از جانبازان ما به شهادت مي رسند. نكته قابل تأمل اين است كه بسياري از اين افراد، حاضر به بروز دادن جانباز بودن خود نيستند و مثل يك آدم عادي در كنار ما زندگي مي كنند تا اين كه يك روز شهيد مي شوند و تازه آن موقع است كه متوجه مي شويم، جانباز بوده اند. مثل شخصيت «عقيل» در فيلم «پنالتي» كه يك چوپان است و هيچ گاه ايثارگري خودش را فرياد نمي كند و به همين دليل هم همسايه هايش فكر مي كنند او غشي است. الآن افرادي از اين دست در جامعه ما كم نيستند و ممكن است در همين غروب جمعه كه ما درحال گفت وگو با يكديگر هستيم، نفس يكي از آن ها بند آمده و شهيد شده باشد. با اين پايان بندي در فيلم «پنالتي» خواستم وجود چنين افرادي را به مردم گوشزد كنم؛ بچه هايي كه با ايثارگري لبخند مي زنند و تا آخرين نفس، هر كاري از دستشان بربيايد براي مردم انجام مي دهند.
¤ نگران اين نبوديد كه اين پايان تلخ در جذب مخاطب براي فيلم تأثير منفي بگذارد؟
- به نظر من مسئله گيشه اصلا ربطي به پايان تلخ يا پايان خوش فيلم ندارد. چون متأسفانه ذائقه تماشاگران سينما را به گونه اي تربيت كرده اند كه اصلا قصه فيلم برايشان اهميتي ندارد و فقط عده معدودي هستند كه به قصه توجه مي كنند؛ همين عده اي كه مخاطب فيلم «پنالتي» هستند؛ تماشاگري كه دلش براي قصه و حرف هاي خوب تنگ شده است. اما روند قصه تأثيري روي آن دسته از تماشاگران سينما كه براساس حضور فلان بازيگر، فيلم مورد علاقه خود را انتخاب مي كنند، ندارد.
¤ چرا علي رغم استقبال گرم مردم آبادان، فيلم «پنالتي» در تهران مورد بي مهري سينماداران قرار گرفت؟
- به خاطر اين كه در آبادان، درب سينماهاي نمايش دهنده «پنالتي» به روي مخاطب باز است و هر جا اين اتفاق بيافتد، مخاطب از آن استقبال مي كند و تا پايان، عاشقانه فيلم را تماشا مي كند. اما در تهران فقط تك سانس پاياني برخي سينماها به نمايش اين فيلم اختصاص يافته و اين عامل مانع افزايش مخاطب فيلم شده است.
¤ يعني شما با اين طرح اكران تك سانسي فيلم هاي فرهنگي مخالف هستيد؟
- بله! با اين طرح، شرايطي ايجاد مي شود كه خود به خود، مخاطب به ديدن چنين فيلم هايي نمي رود.
¤ اصلا نظرتان راجع به اين گونه تقسيم بندي فيلم ها، و اين كه يك سري از فيلم ها مثل «پنالتي» را «فيلم فرهنگي» مي نامند چيست؟
- اطلاق «تهمت فرهنگي» به اين گونه از فيلم ها ناشي از تغيير معني و مفهوم كلمات در گذر روزگار است. فيلم هاي فرهنگي دو دسته هستند؛ يك سري فيلم هايي اند كه داراي فضايي خاص و درلانگ شات هستند و يك سري هم به خاطر نداشتن بازيگر چهره و معروف، به فرهنگي بودن متهم مي شوند. اين نوع از فيلم ها علي رغم اين كه حرف حساب مي زنند، اما به خاطر عدم استفاده از چنين بازيگراني مجرم شناخته مي شوند و از آنجايي كه هر مجرمي بايد كيفري بكشد، كيفر اين فيلم ها هم تبعيد به اكران تك سانس است.
¤ اين برخورد و سخت گيري با فيلم هاي دفاع مقدس بسيار بيشتر است. شما فكر مي كنيد كه مشكل سينماي ما با فيلم هاي دفاع مقدس چيست؟
- دو مشكل هست: اول اين كه عده اي تصور مي كنند تماشاگران سينما تحمل ديدن اين نوع از فيلم ها را ندارند. مشكل دوم هم اين است كه برخي از مسئولان فرهنگي كه فقط اهل شعار دادن هستند از سينماي دفاع مقدس و به طور كلي ارزش ها و بچه هاي جنگ مي ترسند و ترجيح مي دهند كه راجع به اين گونه موضوعات حرفي زده نشود.
¤ براي حل اين معضل چه بايد كرد؟
- حل اين مسئله به مسئولان فرهنگي برمي گردد. اين مسئولان را مي توان به دو دسته شاخص تقسيم كرد. يك گروه كه فقط اهل شعار هستند و در سمينارها و جلسات مناسبتي سنگ دفاع مقدس را به سينه مي زنند ولي در عمل، به گونه اي ديگر رفتار مي كنند. گروه دوم هم واقعاً دلسوز هستند. با گروه اول كاري نداريم، ولي گروه مسئولان دلسوخته، لازم است كه در مرحله اول اقدام به ايجاد تحول در فضاها و آدم ها كنند و در قدم بعدي از سينماي دفاع مقدس حمايت نمايند. به عنوان مثال الان وضع به اين منوال است كه وقتي يك هنرمند قصد ساخت فيلم دفاع مقدس دارد، بايد به شوراهاي مربوطه التماس كند تا فيلمنامه اش را بخوانند و مورد حمايت قرار دهند. آن هم شوراهايي كه در آن ها از هر 5 نفر، سه نفر اصلاً اعتقادي به دفاع مقدس ندارد. افرادي هستند كه به يك مناسبت خاص و فقط براي اين كه حقوق ماهيانه دريافت كنند، عضو اين شوراها مي شوند. من بسياري از اين آدم ها را مي شناسم كه دائم درباره دفاع مقدس سخنراني مي كنند و آدم هاي بزرگ جنگ را به اسم كوچك صدا مي زنند، اما ته دلشان هيچ علاقه اي به دفاع مقدس و بچه هاي آن ندارند. نتيجه اش اين مي شود كه فيلمنامه دفاع مقدس زير دست آن ها مي رود و مي گويند هيچ ارزشي ندارد. مسئولان هم چون به اين شوراها اعتماد دارند، نظر آن ها را مي پذيرند. در اين ميان تنها افرادي مثل سيدزاده (تهيه كننده پنالتي ) هستند كه دل را به دريا مي زنند و چون خودشان بچه جنگ هستند، جور سينماي دفاع مقدس را مي كشند؛ زندگي، حيثيت و درآمد خود را صرف توليد فيلم دفاع مقدس مي كنند، بعد هم در موقع نمايش، به جرم فرهنگي بودن، به اكران تك سانس تبعيد مي شوند.
¤ فيلم هاي دفاع مقدس چه ربطي به شرايط و زمانه ما دارند؟
- در دل حوادث دفاع مقدس، ماجراهايي رخ داد كه مي توان از شعله هاي آن براي نسل جوان امروز فانوس درست كرد. سينماي دفاع مقدس مي تواند الگوساز باشد. اگر فرهنگ دفاع مقدس حاكم شود، نجابت و عدل و انصاف بيشتري در جامعه جاري مي شود. همان طور كه در فيلم «پنالتي» تمام كساني كه به كمك مردم مي آيند جانباز هستند. اين عين واقعيت است؛ اگر در جامعه ما عده اي براي مردم كار مي كنند، باقي ماندگان دفاع مقدس يا كساني هستند كه تحت تأثير آن فرهنگ قرار دارند. سينماي دفاع مقدس فقط قهرمان پردازي و تهييج و انفجار و رزم نيست. بلكه بايد ارزش هاي نهفته آن 8 سال را به روز كرد و براي نسل آينده چراغ ساخت. به همين دليل هم من سينماي دفاع مقدس را دوست دارم و به آن اميدوارم؛ لعنت بر آن هايي كه مي خواهند فرهنگ و سينماي دفاع مقدس را آلوده كنند.
¤ برگرديم به فيلم «پنالتي». خانم شاه حسيني! به نظر مي رسد كه كار شما در اين فيلم پيشرفت كرده و نگاهتان سينمايي تر از قبل شده است. آيا به خاطر تجربيات دو فيلم گذشته تان است يا عوامل ديگري را دخيل مي دانيد؟
- اگر يك هنرمند بخواهد رشد طبيعي داشته باشد، بايد همين اتفاق برايش بيفتد. يعني معمولاً فيلم آخر يك فيلمساز بايد جذاب تر از فيلم هاي قبلي اش باشد.
¤ از يك هنرمند زن انتظار مي رود كه در آثارش فضايي زنانه را ترسيم كند. حال آن كه فيلم شما نه تنها واجد اين ويژگي نيست كه كاملا مردانه است.
- من وقتي شروع به ساختن يك فيلم مي كنم، اصلا به مردانه يا زنانه بودن آن فكر نمي كنم، بلكه مسئله اصلي برايم «انسان» است. اين انسان گاهي ممكن است مرد باشد و گاهي زن.
¤ اساسا به هنر زن محور يا برگزاري جشنواره هايي مختص زنان اعتقاد داريد؟
- نه! كساني كه به دنبال چنين موضوعاتي هستند، تصورشان اين است كه زنان بسيار ضعيف هستند و بايد با ساخت اين گونه آثار يا برگزاري اين نوع جشنواره ها از زن حمايت كرد. به نظرم اصلا اين گونه نيست. حتي در خارج از كشور هم وقتي درباره وضعيت زنان از من سئوال مي كنند، تنها جوابي كه دارم اين است كه تنها كشوري كه زنان به مفهوم مطلق در آن آزاد هستند ايران است. زنان ايراني امتيازاتي دارند كه حتي زنان كشورهاي اروپايي و آمريكايي از آن بي بهره هستند. اما يك سري به عنوان كار تبليغاتي و سوء استفاده مباحثي چون ظلم به زنان در ايران را مطرح مي كنند.
¤ در سينما چطور؟ آيا در اين عرصه هم زنان دچار چالش هايي نيستند و نوع نگاه به زن در سينماي ما سالم است؟
- صادقانه مي گويم؛ آنقدر كه در ايران براي فيلمسازي، امكانات در اختيار زنان قرار مي گيرد، در اختيار هيچ مردي قرار نمي گيرد. درباره نوع نگاه به زن هم بايد بگويم كه نمي توان يك حكم كلي صادر كرد. اين بستگي به ديد فيلمنامه نويس يا فيلمساز دارد. در برخي از آثار، نوع خوب است و در برخي ديگر نه.
¤ برخي معتقدند در دولت خاتمي (اصلاحات) و در عرصه سينمايي سياست هايي اجرا شد كه باعث افزايش حضور زنان در سينما شد. نظر شما در اين باره چيست؟
- همان طور كه در دولت هاي جنگ طلب، اين سربازان هستند كه قرباني سياست هاي دولت مي شوند، در دولت هايي هم كه به دنبال پزيشن و ويترين سازي هستند، زنان قرباني مي شوند. واقعيت آن است كه «ابتذال» از همان موقع (دولت اصلاحات) در سينماي ايران گسترش يافت و در اثر سياست هاي آن دولت، به اين بهانه كه بگويند در كشور ما زنان چنين و چنان هستند به بدترين شكل ممكن از زن استفاده ابزاري كردند.
به خوبي به ياد داريم كه قبل از آن دوره، فيلم نامه هايي كه به بنياد سينمايي فارابي ارائه مي شد، اگر از ارزش هايي برخوردار بود حتما حمايت مي شد تا ساخته شود. اما در دوره مذكور (اصلاحات) همه چيز برعكس شد و نتيجه اش اين شد كه سينماي ايران پراز زنان چاقوكش، پرخاشگر، شوهركش و... شد.
¤ برنامه آينده تان براي فيلمسازي چيست؟
- درحال تحقيق براي ساخت فيلمي درباره عمليات نصر به فرماندهي شهيد حسين علم الهدي هستم. اين فيلم «زيباتر از زندگي» نام دارد و ساخت آن به زودي آغاز مي شود.
¤ از شما به خاطر فراهم كردن فرصت اين گفت وگو بسيار ممنون هستم. در پايان اگر سخني هست بفرمائيد.
- من هم از شما ممنونم و اميدوارم كه سينماي ما به آن سلامتي كه حقش است برسد. داشتن سينماي سالم يعني داشتن يك جامعه سالم.
¤ ورزش يكي از موضوعات غريب در سينماست. شما چرا به سراغ يك موضوع ورزشي و به طور خاص فوتبال رفتيد؟
- فوتبال يكي از مسائل روز جهاني و براي همه قابل لمس است. چنين موضوعي اگر يك ساختار دراماتيك پيدا كند، مي تواند جذاب شود.
¤ ولي پيوند بين سينما و ورزش، تجربه چندان خوبي نداشته است و بيشتر فيلم هاي ورزشي شكست خورده اند. شما نگران اين نبوديد كه به چنين وضعيتي دچار شويد؟
- نه! چون همه فيلم هاي ورزشي ناموفق نبوده اند. مثل فيلم «فرار به سوي پيروزي» كه يك فيلم موفق ورزشي محسوب مي شود. فيلم هاي ورزشي ناموفق، فقط به موضوع ورزش پرداخته بودند و بافت دراماتيك نداشتند. فيلم ورزشي اگر قواعد درام را به درستي رعايت كند، مي تواند موفق باشد.
¤ موضوع جنگ اگر چه در فيلم «پنالتي» محوريت ندارد، اما داستان و فضاي آن تحت تأثير دفاع مقدس است و عناصر بسياري در فيلم، ارجاع دهنده جهاد 8 ساله ايران در برابر متجاوز خارجي است. چه اصراري به قرار دادن موضوع دفاع مقدس در اين فيلم داشتيد؟
- اساسا هدف من از كار فرهنگي و هنري، دفاع مقدس و بچه هايي است كه خود را فداي دفاع از اين سرزمين كردند. تمام بحث ها و موضوعات ديگري كه در بافت داستان فيلم هايم وارد مي كنم بهانه اي هستند تا درنهايت به هدفم؛ دفاع مقدس و آدم هاي آن بپردازم.
¤ درواقع فيلم شما، به گونه اي است كه نمي توان آن را به يك ژانر يا گونه خاصي محدود كرد. خود شما آن را در چه ژانري مي پنداريد؟
- «پنالتي» يك فيلم در سه ژانر است؛ دفاع مقدس، ورزشي و اجتماعي.
¤ طرح موضوعات اجتماعي و انساني در فيلم هاي قبلي تان هم رخ داده بود. در پنالتي هم كل روايت بر يك مسئله اجتماعي متكي است.
- بله، همين طور است! در هر سه فيلم گرچه موضوعاتي چون عشق، جنگ و فوتبال محوريت دارند، اما در همه آن ها، تمركز بر «انسان در شرايط بحران» است. در «غروب شد بيا» يك زن، در «شب بخير فرمانده» يك جامعه و در «پنالتي» يك خانواده در بحران قرار دارند. طبيعي است كه هر هنرمندي كه دغدغه انسان را دارد، توجهش به مسائل اجتماعي جلب مي شود و نمي تواند به سادگي از كنار مشكلات جامعه و آدم ها بگذرد.
¤ پرداختن به مسائل و مشكلات اجتماعي، در سينما حركت بر لبه تيغ است. ممكن است هنرمندي كه در اين زمينه كار مي كند به ورطه سياه نمايي يا خنثي گرايي بيافتد. اما در «پنالتي» چنين ضايعه اي وجود ندارد. چطور به اين نگاه رسيديد؟
- خيلي سؤال به جايي است و نشان از تيزبيني شما دارد. چون من خودم با احتياط اين مسئله را رعايت مي كنم و برايم مهم است كه دچار سياه نمايي نشوم. اين كه چطور به اين نگاه رسيدم، مهم ترين دليلش اين است كه به طور كلي انسان اميدواري هستم و معتقدم انسان به اميد زنده است. من هم تنها هدفم از نشان دادن معضلات اجتماعي، اصلاح آن مشكلات بوده است. هيچ وقت قصد تخريب نداشته ام و نخواستم كه شكايت كنم يا عده اي را متهم نمايم. اگر هنرمند در كنار كم و كاستي ها، نقاط مثبت را هم ببيند، هيچ گاه دچار سياه نمايي نمي شود. مثلا مملكت ما داراي يك تاريخ بسيار طولاني است، اما در همين 30 سال اخير، تازه روستاهاي ما صاحب برق و تلفن و... شده اند. من رفته ام و اين روستاها را از نزديك ديده ام. هم فقر و مشكلات كشاورزان را مي بينم و هم اين كه اگر خشكسالي شود به او خسارت پرداخت مي شود. با ديدن اين اتفاقات، به آينده اميدوار مي شوم و با همين اميد، كم و كاستي ها را نشان مي دهم تا مسئولان ببينند و بيشتر به فكر بيافتند. اين درحالي است كه سياه نمايي اثري معكوس دارد و نه تنها براي حل مشكلات كمكي نمي كند كه منجر به ترويج نااميدي و سكون مي شود.
¤ با اين حال، فيلمتان داراي پايان تلخي است. چرا فيلم را با «شهادت» خاتمه داديد؟
- طبق آماري كه از سوي بنياد شهيد اعلام شده است، روزانه يكي از جانبازان ما به شهادت مي رسند. نكته قابل تأمل اين است كه بسياري از اين افراد، حاضر به بروز دادن جانباز بودن خود نيستند و مثل يك آدم عادي در كنار ما زندگي مي كنند تا اين كه يك روز شهيد مي شوند و تازه آن موقع است كه متوجه مي شويم، جانباز بوده اند. مثل شخصيت «عقيل» در فيلم «پنالتي» كه يك چوپان است و هيچ گاه ايثارگري خودش را فرياد نمي كند و به همين دليل هم همسايه هايش فكر مي كنند او غشي است. الآن افرادي از اين دست در جامعه ما كم نيستند و ممكن است در همين غروب جمعه كه ما درحال گفت وگو با يكديگر هستيم، نفس يكي از آن ها بند آمده و شهيد شده باشد. با اين پايان بندي در فيلم «پنالتي» خواستم وجود چنين افرادي را به مردم گوشزد كنم؛ بچه هايي كه با ايثارگري لبخند مي زنند و تا آخرين نفس، هر كاري از دستشان بربيايد براي مردم انجام مي دهند.
¤ نگران اين نبوديد كه اين پايان تلخ در جذب مخاطب براي فيلم تأثير منفي بگذارد؟
- به نظر من مسئله گيشه اصلا ربطي به پايان تلخ يا پايان خوش فيلم ندارد. چون متأسفانه ذائقه تماشاگران سينما را به گونه اي تربيت كرده اند كه اصلا قصه فيلم برايشان اهميتي ندارد و فقط عده معدودي هستند كه به قصه توجه مي كنند؛ همين عده اي كه مخاطب فيلم «پنالتي» هستند؛ تماشاگري كه دلش براي قصه و حرف هاي خوب تنگ شده است. اما روند قصه تأثيري روي آن دسته از تماشاگران سينما كه براساس حضور فلان بازيگر، فيلم مورد علاقه خود را انتخاب مي كنند، ندارد.
¤ چرا علي رغم استقبال گرم مردم آبادان، فيلم «پنالتي» در تهران مورد بي مهري سينماداران قرار گرفت؟
- به خاطر اين كه در آبادان، درب سينماهاي نمايش دهنده «پنالتي» به روي مخاطب باز است و هر جا اين اتفاق بيافتد، مخاطب از آن استقبال مي كند و تا پايان، عاشقانه فيلم را تماشا مي كند. اما در تهران فقط تك سانس پاياني برخي سينماها به نمايش اين فيلم اختصاص يافته و اين عامل مانع افزايش مخاطب فيلم شده است.
¤ يعني شما با اين طرح اكران تك سانسي فيلم هاي فرهنگي مخالف هستيد؟
- بله! با اين طرح، شرايطي ايجاد مي شود كه خود به خود، مخاطب به ديدن چنين فيلم هايي نمي رود.
¤ اصلا نظرتان راجع به اين گونه تقسيم بندي فيلم ها، و اين كه يك سري از فيلم ها مثل «پنالتي» را «فيلم فرهنگي» مي نامند چيست؟
- اطلاق «تهمت فرهنگي» به اين گونه از فيلم ها ناشي از تغيير معني و مفهوم كلمات در گذر روزگار است. فيلم هاي فرهنگي دو دسته هستند؛ يك سري فيلم هايي اند كه داراي فضايي خاص و درلانگ شات هستند و يك سري هم به خاطر نداشتن بازيگر چهره و معروف، به فرهنگي بودن متهم مي شوند. اين نوع از فيلم ها علي رغم اين كه حرف حساب مي زنند، اما به خاطر عدم استفاده از چنين بازيگراني مجرم شناخته مي شوند و از آنجايي كه هر مجرمي بايد كيفري بكشد، كيفر اين فيلم ها هم تبعيد به اكران تك سانس است.
¤ اين برخورد و سخت گيري با فيلم هاي دفاع مقدس بسيار بيشتر است. شما فكر مي كنيد كه مشكل سينماي ما با فيلم هاي دفاع مقدس چيست؟
- دو مشكل هست: اول اين كه عده اي تصور مي كنند تماشاگران سينما تحمل ديدن اين نوع از فيلم ها را ندارند. مشكل دوم هم اين است كه برخي از مسئولان فرهنگي كه فقط اهل شعار دادن هستند از سينماي دفاع مقدس و به طور كلي ارزش ها و بچه هاي جنگ مي ترسند و ترجيح مي دهند كه راجع به اين گونه موضوعات حرفي زده نشود.
¤ براي حل اين معضل چه بايد كرد؟
- حل اين مسئله به مسئولان فرهنگي برمي گردد. اين مسئولان را مي توان به دو دسته شاخص تقسيم كرد. يك گروه كه فقط اهل شعار هستند و در سمينارها و جلسات مناسبتي سنگ دفاع مقدس را به سينه مي زنند ولي در عمل، به گونه اي ديگر رفتار مي كنند. گروه دوم هم واقعاً دلسوز هستند. با گروه اول كاري نداريم، ولي گروه مسئولان دلسوخته، لازم است كه در مرحله اول اقدام به ايجاد تحول در فضاها و آدم ها كنند و در قدم بعدي از سينماي دفاع مقدس حمايت نمايند. به عنوان مثال الان وضع به اين منوال است كه وقتي يك هنرمند قصد ساخت فيلم دفاع مقدس دارد، بايد به شوراهاي مربوطه التماس كند تا فيلمنامه اش را بخوانند و مورد حمايت قرار دهند. آن هم شوراهايي كه در آن ها از هر 5 نفر، سه نفر اصلاً اعتقادي به دفاع مقدس ندارد. افرادي هستند كه به يك مناسبت خاص و فقط براي اين كه حقوق ماهيانه دريافت كنند، عضو اين شوراها مي شوند. من بسياري از اين آدم ها را مي شناسم كه دائم درباره دفاع مقدس سخنراني مي كنند و آدم هاي بزرگ جنگ را به اسم كوچك صدا مي زنند، اما ته دلشان هيچ علاقه اي به دفاع مقدس و بچه هاي آن ندارند. نتيجه اش اين مي شود كه فيلمنامه دفاع مقدس زير دست آن ها مي رود و مي گويند هيچ ارزشي ندارد. مسئولان هم چون به اين شوراها اعتماد دارند، نظر آن ها را مي پذيرند. در اين ميان تنها افرادي مثل سيدزاده (تهيه كننده پنالتي ) هستند كه دل را به دريا مي زنند و چون خودشان بچه جنگ هستند، جور سينماي دفاع مقدس را مي كشند؛ زندگي، حيثيت و درآمد خود را صرف توليد فيلم دفاع مقدس مي كنند، بعد هم در موقع نمايش، به جرم فرهنگي بودن، به اكران تك سانس تبعيد مي شوند.
¤ فيلم هاي دفاع مقدس چه ربطي به شرايط و زمانه ما دارند؟
- در دل حوادث دفاع مقدس، ماجراهايي رخ داد كه مي توان از شعله هاي آن براي نسل جوان امروز فانوس درست كرد. سينماي دفاع مقدس مي تواند الگوساز باشد. اگر فرهنگ دفاع مقدس حاكم شود، نجابت و عدل و انصاف بيشتري در جامعه جاري مي شود. همان طور كه در فيلم «پنالتي» تمام كساني كه به كمك مردم مي آيند جانباز هستند. اين عين واقعيت است؛ اگر در جامعه ما عده اي براي مردم كار مي كنند، باقي ماندگان دفاع مقدس يا كساني هستند كه تحت تأثير آن فرهنگ قرار دارند. سينماي دفاع مقدس فقط قهرمان پردازي و تهييج و انفجار و رزم نيست. بلكه بايد ارزش هاي نهفته آن 8 سال را به روز كرد و براي نسل آينده چراغ ساخت. به همين دليل هم من سينماي دفاع مقدس را دوست دارم و به آن اميدوارم؛ لعنت بر آن هايي كه مي خواهند فرهنگ و سينماي دفاع مقدس را آلوده كنند.
¤ برگرديم به فيلم «پنالتي». خانم شاه حسيني! به نظر مي رسد كه كار شما در اين فيلم پيشرفت كرده و نگاهتان سينمايي تر از قبل شده است. آيا به خاطر تجربيات دو فيلم گذشته تان است يا عوامل ديگري را دخيل مي دانيد؟
- اگر يك هنرمند بخواهد رشد طبيعي داشته باشد، بايد همين اتفاق برايش بيفتد. يعني معمولاً فيلم آخر يك فيلمساز بايد جذاب تر از فيلم هاي قبلي اش باشد.
¤ از يك هنرمند زن انتظار مي رود كه در آثارش فضايي زنانه را ترسيم كند. حال آن كه فيلم شما نه تنها واجد اين ويژگي نيست كه كاملا مردانه است.
- من وقتي شروع به ساختن يك فيلم مي كنم، اصلا به مردانه يا زنانه بودن آن فكر نمي كنم، بلكه مسئله اصلي برايم «انسان» است. اين انسان گاهي ممكن است مرد باشد و گاهي زن.
¤ اساسا به هنر زن محور يا برگزاري جشنواره هايي مختص زنان اعتقاد داريد؟
- نه! كساني كه به دنبال چنين موضوعاتي هستند، تصورشان اين است كه زنان بسيار ضعيف هستند و بايد با ساخت اين گونه آثار يا برگزاري اين نوع جشنواره ها از زن حمايت كرد. به نظرم اصلا اين گونه نيست. حتي در خارج از كشور هم وقتي درباره وضعيت زنان از من سئوال مي كنند، تنها جوابي كه دارم اين است كه تنها كشوري كه زنان به مفهوم مطلق در آن آزاد هستند ايران است. زنان ايراني امتيازاتي دارند كه حتي زنان كشورهاي اروپايي و آمريكايي از آن بي بهره هستند. اما يك سري به عنوان كار تبليغاتي و سوء استفاده مباحثي چون ظلم به زنان در ايران را مطرح مي كنند.
¤ در سينما چطور؟ آيا در اين عرصه هم زنان دچار چالش هايي نيستند و نوع نگاه به زن در سينماي ما سالم است؟
- صادقانه مي گويم؛ آنقدر كه در ايران براي فيلمسازي، امكانات در اختيار زنان قرار مي گيرد، در اختيار هيچ مردي قرار نمي گيرد. درباره نوع نگاه به زن هم بايد بگويم كه نمي توان يك حكم كلي صادر كرد. اين بستگي به ديد فيلمنامه نويس يا فيلمساز دارد. در برخي از آثار، نوع خوب است و در برخي ديگر نه.
¤ برخي معتقدند در دولت خاتمي (اصلاحات) و در عرصه سينمايي سياست هايي اجرا شد كه باعث افزايش حضور زنان در سينما شد. نظر شما در اين باره چيست؟
- همان طور كه در دولت هاي جنگ طلب، اين سربازان هستند كه قرباني سياست هاي دولت مي شوند، در دولت هايي هم كه به دنبال پزيشن و ويترين سازي هستند، زنان قرباني مي شوند. واقعيت آن است كه «ابتذال» از همان موقع (دولت اصلاحات) در سينماي ايران گسترش يافت و در اثر سياست هاي آن دولت، به اين بهانه كه بگويند در كشور ما زنان چنين و چنان هستند به بدترين شكل ممكن از زن استفاده ابزاري كردند.
به خوبي به ياد داريم كه قبل از آن دوره، فيلم نامه هايي كه به بنياد سينمايي فارابي ارائه مي شد، اگر از ارزش هايي برخوردار بود حتما حمايت مي شد تا ساخته شود. اما در دوره مذكور (اصلاحات) همه چيز برعكس شد و نتيجه اش اين شد كه سينماي ايران پراز زنان چاقوكش، پرخاشگر، شوهركش و... شد.
¤ برنامه آينده تان براي فيلمسازي چيست؟
- درحال تحقيق براي ساخت فيلمي درباره عمليات نصر به فرماندهي شهيد حسين علم الهدي هستم. اين فيلم «زيباتر از زندگي» نام دارد و ساخت آن به زودي آغاز مي شود.
¤ از شما به خاطر فراهم كردن فرصت اين گفت وگو بسيار ممنون هستم. در پايان اگر سخني هست بفرمائيد.
- من هم از شما ممنونم و اميدوارم كه سينماي ما به آن سلامتي كه حقش است برسد. داشتن سينماي سالم يعني داشتن يك جامعه سالم.
روزنامه کیهان
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم آذر ۱۳۸۸ ساعت 14:3 توسط آرش فهیم
|