اگر آه تو از جنس نیاز است ...

یکی از ابعاد تحولات عظیم اجتماعی، تأثیرگذاری بر هنر و ادبیات آن جامعه است. به خصوص تحول بزرگی چون انقلاب که تمام شئونات نظام اجتماعی یک کشور را دستخوش زیر و رو ساختن می کند. در کشور ما نیز دو واقعه مهم انقلاب و دفاع مقدس هشت ساله موجب پدید آمدن جریانات جدیدی در عرصه‌های هنری و ادبی شدند. این تحول در دو حوزه شعر و سینما بیش از سایر عرصه ها درخشیده است. به طوری که طی 30 سال گذشته دو جریان سینمای دفاع مقدس و شعر دفاع مقدس، مهمترین و چشم گیرترین آثار را به فرهنگ کشورمان اعطا کردند.

 قادر طهماسبی(فرید)شاعر مثنوی شهادت سبکباران


در زمینه شعر، طی سه دهه اخیر، طیفی از شاعران با الهام از حقایق قدسی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، پویایی روشنی را در ادبیات فارسی برملا ساخته و اشعار ناب و خالصی را سروده اند. مرحوم قیصر امین پور، علی معلم دامغانی، مرحوم سید حسن حسینی، علیرضا قزوه، قادر طهماسبی و ... ازجمله این شاعران بوده اند.
قادر طهماسبی متخلص به «فرید» یکی از پیشقراولان این کاروان است. هنوز هم بسیاری از مردم، برخی از سروده های او را زمزمه می کنند، بی آنکه بدانند خالق این شعر ها چه کسی است. و این از شاخصه های هنرمندان بزرگ و مانای تاریخ است که آثارشان بیش از نامشان در افواه شایع شده است.
با این حال او تاکنون هفت مجموعه شعر از خود به یادگار گذاشته است؛ «عشق بی غروب»، «به رنگ خون»، «شکوفه‌های فریاد»، «پری ستاره ها»، «پری شدگان»، «ترینه ها» و«پری بهانه ها». و البته یک رمان هم با عنوان «تلاوت» از فرید منتشر شده است.
«پری بهانه ها» آخرین کتاب شعر طهماسبی محسوب می شود که بخشی از سروده های به یادماندنی این شاعر در آن به چشم می آید. قبل از ورود به بحث کتاب باید گفت که طهماسبی یکی از شاعرانی است که شعر گفتن برایش بهانه است؛ وسیله است! او به دنبال بازی با کلمات و جادوگری زبانی نیست. بلکه آتشی در سینه دارد که با شعر، شعله می کشد. به همین دلیل هم می سوزاند؛ هم دل عشاق را و هم زشتی ها و پلشتی ها را.
همچنان که سخنان او درباره وضع ادبیات نشانه بیزاری اش از روزمرگی و اسارت شعر در روزمرگی است؛«مسئله مهمی که شعر امروز باید با آن مبارزه کند، رواج هنر و ادبیات تجاری و مقطعی است که متأسفانه در سال های اخیر شیوع عجیب و غریبی یافته است. این هنر و ادبیات برای نام و نان و شهرت است و هیچ وقت نمی تواند ماندگار شود.»
دردمندی، هویت اشعار قادر طهماسبی است؛ درد و نیاز، مضمون اصلی سروده هایش است. دردی که نه به نومیدی، بلکه به آگاهی شوق می‌بخشد و مخاطب را به سوی آرمان خواهی سوق می دهد. او خود در این باره گفته بود:«چگونه می‌توان با شکم های از خوشی برآمده شاعران امروز، به پرواز امید داشت؟» از نظر او، بی دردی یک ضعف بزرگ انسانی است: «تو بی دردی برو خود را ادب کن/ تو خود گم کرده ای خود را طلب کن»
هنر انقلاب اسلامی، یگانه متفاوتی است که رگه های آن را معنویت، اخلاق، حماسه، عشق و عدالت خواهی تشکیل می دهد. اما همراه کردن همه این شاخصه ها در قالب یک شعر کلاسیک کار دشواری است. چراکه هر یک از قالب های شعر کهن فارسی برای یکی از این ویژگی ها مناسب است. به عنوان مثال غزل، زبان متناسب با عشق است و یا مثنوی، بیان حماسه است. قصیده، قالبی برای اشعار اخلاقی و تعلیمی است و ... . اما در ادبیات انقلاب اسلامی، ترکیبی از این قالب ها با عنوان «مثنوی-غزل» ابداع شده که راوی همه این حالت ها و حوالت های مضمونی است. این قالب اغلب در اشعار معلم دامغانی دیده می شود. طهماسبی نیز در کتاب «پری بهانه ها» از این شیوه بهره برده است. به این ترتیب که ساختار شعرها مثنوی است، اما محتوای آن ها تغزلی است. او خود در این باره گفته بود: «این مثنوی ها غزل های من هستند در قالب مثنوی؛ در واژه های این اشعار از آن زمختی مثنوی خبری نیست.»


«پری بهانه ها» شامل 10 مثنوی است. نخست، «کتیبه بیداد» قرار دارد که در وصف فضای غربتی کوفه و شهادت امام علی(ع) بی‌قراری می کند. شعری است در ذم جهل و نفاق و در مدح عدالت و امام عدالت:
امشب بریده شده به جهالت
نخل بلند عشق و عدالت
دردا امان نداد جهالت
خوانَد علی نماز عدالت
فریاد رستگاری مولا
در عین روشنی است معما
یعنی مرا نکشت همانا
جز درد این دو فرقه فغانا
همراه دون، منافق دانا
فهم ضعیف و جهل توانا
و این حکایت همیشگی ذبح عدالت به وسیله دو فرقه جهل و نفاق است!
شعر دوم،«بهار غمگین(مثنوی گل ها)» نام دارد که روایت داغ فراقت شاعر است از محبوب حقیقی اش، با این مطلع :
امیدم پشت آن دروازه مانده است
به کوچ سرخ، داغم تازه مانده است
نخواهد رفت با دنیا پرستان
به یک جو آب زیبا پرستان
شعر سوم، «آی مردم» نام دارد و درددلی است با اهالی این دوره و زمانه:
آی مردم! خاک بر سر بادمان
کربلا را می برند از یادمان
چهره را از خشم، آتش گون کنید
ترس را از شهر دل بیرون کنید
تا به کی از فقر،مردم جان دهند؟
زرپرستان سکه روی هم نهند؟
مثنوی چهارم «قبض و بسط» است که یکی از مشهورترین آثار طهماسبی محسوب می شود. شعری که بارها از سوی سرودخوانان در وصف حال و هوای جبهه ها و یاران عاشق خوانده شده است:
سبک باران خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سواران لحظه ای تمکین نکردند
ترحم بر من مسکین نکردند
... اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز باز است
مثنوی پنجم «پری بهانه ها»، «حضور یک وجود» نام دارد؛ درباره کسی است که خواهد آمد:
پای برچین باز می آید کسی
دست بر دیوار می ساید کسی
ششمین شعر، «اقامتگاه راز» عنوان دارد و واگویه دردی از دل شاعر است:
ز دست داغ سیلی خورده ام دوش
به درد بی کسی پی برده ام دوش
«سیری در خویشتن» شعر هفتم این مجموعه است که طی آن، شاعر با خودش بگو مگو می کند:
هشدار ای نفس ز خود بیگانه من
بیگانه جوشیده زکاشانه من
مثنوی هشتم، «حالی و قالی» است و شامل ابیاتی عارفانه است:
الهی شمع جانم را برافروز
به نام خود زبانم را برافروز
طهماسبی در مثنوی نهم کتاب «پری بهانه‌ها» روایت و تفسیری تازه را از مثنوی «خسرو و شیرین» ترسیم کرده است. این شعر «شیرین نامه» نام دارد. و شعر پایانی «دوئل دو گاو» عنوانش است؛ یک شعر نمادین سیاسی. و البته این شعر به طور استثنا در قالب ترجیع بند به کتاب پیوسته است و برخلاف مثنوی های دیگر، این یکی رویکردی به طنز دارد:
دو گاو نر، دو گاو چاق و پروار
کشیدند از دو سو موی علف را
ز مرز شرم، بی پروا گذشتند
لگد کردند وجدان و شرف را
هواخواهان دنیا این چنین اند
نهم شهریور امسال، برابر بود با 62 سالگی قادر طهماسبی، شاعری که هنوز جوان است و ما تشنه اشعار جدید او هستیم.

این مطلب در روزنامه کیهان منتشر شده است.