گزارش روزانه جشنواره فیلم فجر-4
دست هاي پنهان، توهين آشكار
در نيمه اول بيست و نهمين دوره جشنواره فيلم فجر، حواشي بر متن غلبه پيدا كرد. از يك طرف، فيلم هايي كه مي توان به آنها اميد داشت، هنوز درحال گذراندن مراحل فني خود هستند و نمايش شان به واپسين روزهاي جشنواره موكول شده است و از طرف ديگر، به روي پرده آمدن چند فيلم بحث برانگيز، جنجالي- اما به شدت ضعيف- حاشيه جشنواره را پررنگ تر كرده است.
پس از تحمل جديدترين فيلم خانم نيكي كريمي كه با انتقاد همه نگاه ها و سليقه ها مواجه شد، «فرزند صبح» بهروز افخمي نيز مسئله ساز شد. با گذشت چند روز از نمايش اين فيلم در مركز جشنواره، هنوز هم يكي از موضوعات مهم خبرگزاري ها، سايت ها و روزنامه هاست.
اما آنچه درميان اين هياهوها و جنجال ها مغفول ماند، علت ها، عوامل ورود اين فيلم به جشنواره، آن هم در بخش مسابقه بود. مهدي مسعودشاهي، مديرمحترم، دلسوز و زحمتكش جشنواره فجر در واكنش به اين اتفاق جواب جالبي داده است. (آقاي مسعود شاهي به ارائه پاسخ هاي جالب مشهور است). او به خبرگزاري ايسنا گفته كه به احترام امام(ره) و سرمايه گذار اين فيلم -كه يك نهاد مدعي حفظ آثار امام است- ما اين فيلم را به نمايش گذاشتيم تا خود مردم و مخاطبان به قضاوت درباره اين فيلم بپردازند... اما مسئله اين است كه اصلا ورود يك فيلم به جشنواره...، به خصوص در بخش مسابقه، به قضاوت مردم ربطي ندارد بلكه اين قضاوت و رأي هيئت انتخاب است كه تكليف ورود يا عدم ورود و راه يابي آثار به بخش هاي گوناگون را مشخص مي كند. عمق فاجعه همين جاست كه چرا هيئت انتخاب جشنواره فيلم فجر امسال كه بخش اعظم آن را مسئولان محترم معاونت سينمايي تشكيل داده اند، به ورود اين اثر مبتديانه و سطح پايين به بخش مسابقه تن دادند؟ هر بيننده عامي هم با تماشاي سكانس هاي اوليه «فرزند صبح» به ضعف و كيفيت هنري و محتوايي اين فيلم پي خواهدبرد (به همين دليل نيز در همان دقايق نخستين نمايش فيلم، بخشي از تماشاگران محل نمايش فيلم را ترك كردند). بله مي توانيم بگوييم در اكران عمومي، مردم قضاوت خواهندكرد و مثلا از تماشاي آن خودداري خواهندكرد، اما راه دادن يك فيلم به بخش مسابقه جشنواره فجر كه در اصل مهمترين محل تجلي قابليت ها و توانايي هاي سينماي ايران است، يعني اعتباربخشيدن به آن. اما اعتباربخشي به يك فيلم، درمقابل ضربه زدن به احترام يك جشنواره، آن هم جشنواره اي كه يك همايش ملي محسوب مي شود و مناسبتش پاسداشت سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي است. هدف از پرداختن به مسئله عجيب «فرزند صبح» در بيست و نهمين جشنواره بين المللي فيلم فجر نبايد فقط به خود اين فيلم محدود شود، بلكه نحوه ورود آن به اصلي ترين ميدان اين جشنواره نيز مي تواند به آسيب شناسي بخشي از جشنواره فيلم فجر منجر شود.
متاسفانه وجود برخي نقاط ضعف مثل حوادثي چون نمايش «فرزند صبح» به جشنواره ضربه مي زند. از كنار اين گونه رخدادها نمي توان به سادگي گذشت. هرنگاه دلسوز و آرمانگرايي، در كنار ذكر نقاط قوت و قدرت جشنواره فجر، مجبور است كه به اين گونه كاستي ها هم اشاره كند. وگرنه هرسال شاهد تكرار اين گونه مسائل دراين جشنواره مهم و بزرگ خواهيم بود.
دوهفته پيش در يادداشتي درهمين صفحه نوشتم كه حضور مديران دولتي در هيئت انتخاب جشنواره ها آسيب زا است، نه به اين دليل كه اين افراد دولتي هستند، بلكه به اين سبب كه آنها ملاحظه پذير و محافظه كار عمل مي كنند. حالا مي توانيم «فرزند صبح» را به عنوان يكي از نتايج اين مسئله ببينيم.
همان طور كه گفتم يك فرد عادي كه آشنايي چنداني با سينما هم ندارد، در همان دقايق اوليه متوجه مي شود كه «فرزند صبح» چه قدر كار ضعيفي است. با اين وصف، غيرمنطقي است كه بگوييم، اعضاي هيئت انتخاب جشنواره فيلم فجر نتوانسته اند ضعف و پيش پا افتادگي اين فيلم را تشخيص دهند. بنابراين هيچ نتيجه اي جز اين نمي توانيم بگيريم كه دست ها و ملاحظاتي پنهان باعث شده اند كه اين اثر سطح پايين به سطح بالاترين ميدان مسابقه سينمايي كشورمان راه يابد. كافي است به برخي اتفاقات توجه كنيم. مثل اين اتفاق كه زمان نمايش اين فيلم از ساعات مياني روز به شب و مابين دو فيلم پربيننده منتقل شد. يعني به وضوح آشكار است كه خواسته اند فيلم، تماشاگر بيشتري داشته باشد. همچنين در بولتن روزانه جشنواره- كه هر سال كيفيت و قوت آن نزول پيدا مي كند- براي آن تبليغ شد و گزارش ويژه اي را منتشر كردند.
اين گونه اتفاقات البته منشأ و زمينه ديگري دارد و آن عدم تبيين و تعريف يك استراتژي و چارچوب هويتمند و انقلابي براي اين جشنواره است. وگرنه، هيچ گاه فيلم هايي چون «فرزند صبح»، «سوت پايان»، «صد سال به اين سال ها»، «آتشكار» و... كه توهين به مخاطب و فرهنگ ايراني هستند، در اين جشنواره جولان خودنمايي نمي يافتند. اين اتفاقات نشانه سرگرداني است. درست مثل نامه يكي از فيلم سازان كه براي ورود فيلمش به جشنواره فجر، شرط و شروط تعيين كرده بود!اين درحالي است كه معمولا اين جشنواره ها هستند كه بايد براساس ملاك هاي هدف خود براي حضور فيلم ها شرط و شروط بگذارند.
بخشي از اين مشكلات به اين دليل است كه جشنواره فيلم فجر «هويت» متعين و تعريف شده اي ندارد. به عبارت بهتر هنوز هم چرايي آن معلوم نشده و به همين دليل چگونگي برگزاري آن دچار سرگرداني است. جشنواره فيلم فجر به جاي تعريف، همواره تعارف داشته است! در نتيجه اين كه تا براي چرايي برگزاري جشنواره فيلم فجر پاسخ روشن و چشم انداز راهنمايي نيابيم، در چگونگي برگزاري آن با چالش و فراز و نشيب مواجه خواهيم بود. اگر در پي آن هستيم كه طرحي نو در سينماي ايران دراندازيم- كه حتما هستيم- بايد تعارف ها را كنار بگذاريم؛ محافظه كاري و انفعال، عامل ركود و مرداب شدن فرهنگ است. با تعريفي تازه و خلاف عادت مرسوم از جشنواره فيلم فجر مي توانيم سينمايي ديگر را خلق كنيم.
در نيمه اول بيست و نهمين دوره جشنواره فيلم فجر، حواشي بر متن غلبه پيدا كرد. از يك طرف، فيلم هايي كه مي توان به آنها اميد داشت، هنوز درحال گذراندن مراحل فني خود هستند و نمايش شان به واپسين روزهاي جشنواره موكول شده است و از طرف ديگر، به روي پرده آمدن چند فيلم بحث برانگيز، جنجالي- اما به شدت ضعيف- حاشيه جشنواره را پررنگ تر كرده است.
پس از تحمل جديدترين فيلم خانم نيكي كريمي كه با انتقاد همه نگاه ها و سليقه ها مواجه شد، «فرزند صبح» بهروز افخمي نيز مسئله ساز شد. با گذشت چند روز از نمايش اين فيلم در مركز جشنواره، هنوز هم يكي از موضوعات مهم خبرگزاري ها، سايت ها و روزنامه هاست.
اما آنچه درميان اين هياهوها و جنجال ها مغفول ماند، علت ها، عوامل ورود اين فيلم به جشنواره، آن هم در بخش مسابقه بود. مهدي مسعودشاهي، مديرمحترم، دلسوز و زحمتكش جشنواره فجر در واكنش به اين اتفاق جواب جالبي داده است. (آقاي مسعود شاهي به ارائه پاسخ هاي جالب مشهور است). او به خبرگزاري ايسنا گفته كه به احترام امام(ره) و سرمايه گذار اين فيلم -كه يك نهاد مدعي حفظ آثار امام است- ما اين فيلم را به نمايش گذاشتيم تا خود مردم و مخاطبان به قضاوت درباره اين فيلم بپردازند... اما مسئله اين است كه اصلا ورود يك فيلم به جشنواره...، به خصوص در بخش مسابقه، به قضاوت مردم ربطي ندارد بلكه اين قضاوت و رأي هيئت انتخاب است كه تكليف ورود يا عدم ورود و راه يابي آثار به بخش هاي گوناگون را مشخص مي كند. عمق فاجعه همين جاست كه چرا هيئت انتخاب جشنواره فيلم فجر امسال كه بخش اعظم آن را مسئولان محترم معاونت سينمايي تشكيل داده اند، به ورود اين اثر مبتديانه و سطح پايين به بخش مسابقه تن دادند؟ هر بيننده عامي هم با تماشاي سكانس هاي اوليه «فرزند صبح» به ضعف و كيفيت هنري و محتوايي اين فيلم پي خواهدبرد (به همين دليل نيز در همان دقايق نخستين نمايش فيلم، بخشي از تماشاگران محل نمايش فيلم را ترك كردند). بله مي توانيم بگوييم در اكران عمومي، مردم قضاوت خواهندكرد و مثلا از تماشاي آن خودداري خواهندكرد، اما راه دادن يك فيلم به بخش مسابقه جشنواره فجر كه در اصل مهمترين محل تجلي قابليت ها و توانايي هاي سينماي ايران است، يعني اعتباربخشيدن به آن. اما اعتباربخشي به يك فيلم، درمقابل ضربه زدن به احترام يك جشنواره، آن هم جشنواره اي كه يك همايش ملي محسوب مي شود و مناسبتش پاسداشت سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي است. هدف از پرداختن به مسئله عجيب «فرزند صبح» در بيست و نهمين جشنواره بين المللي فيلم فجر نبايد فقط به خود اين فيلم محدود شود، بلكه نحوه ورود آن به اصلي ترين ميدان اين جشنواره نيز مي تواند به آسيب شناسي بخشي از جشنواره فيلم فجر منجر شود.
متاسفانه وجود برخي نقاط ضعف مثل حوادثي چون نمايش «فرزند صبح» به جشنواره ضربه مي زند. از كنار اين گونه رخدادها نمي توان به سادگي گذشت. هرنگاه دلسوز و آرمانگرايي، در كنار ذكر نقاط قوت و قدرت جشنواره فجر، مجبور است كه به اين گونه كاستي ها هم اشاره كند. وگرنه هرسال شاهد تكرار اين گونه مسائل دراين جشنواره مهم و بزرگ خواهيم بود.
دوهفته پيش در يادداشتي درهمين صفحه نوشتم كه حضور مديران دولتي در هيئت انتخاب جشنواره ها آسيب زا است، نه به اين دليل كه اين افراد دولتي هستند، بلكه به اين سبب كه آنها ملاحظه پذير و محافظه كار عمل مي كنند. حالا مي توانيم «فرزند صبح» را به عنوان يكي از نتايج اين مسئله ببينيم.
همان طور كه گفتم يك فرد عادي كه آشنايي چنداني با سينما هم ندارد، در همان دقايق اوليه متوجه مي شود كه «فرزند صبح» چه قدر كار ضعيفي است. با اين وصف، غيرمنطقي است كه بگوييم، اعضاي هيئت انتخاب جشنواره فيلم فجر نتوانسته اند ضعف و پيش پا افتادگي اين فيلم را تشخيص دهند. بنابراين هيچ نتيجه اي جز اين نمي توانيم بگيريم كه دست ها و ملاحظاتي پنهان باعث شده اند كه اين اثر سطح پايين به سطح بالاترين ميدان مسابقه سينمايي كشورمان راه يابد. كافي است به برخي اتفاقات توجه كنيم. مثل اين اتفاق كه زمان نمايش اين فيلم از ساعات مياني روز به شب و مابين دو فيلم پربيننده منتقل شد. يعني به وضوح آشكار است كه خواسته اند فيلم، تماشاگر بيشتري داشته باشد. همچنين در بولتن روزانه جشنواره- كه هر سال كيفيت و قوت آن نزول پيدا مي كند- براي آن تبليغ شد و گزارش ويژه اي را منتشر كردند.
اين گونه اتفاقات البته منشأ و زمينه ديگري دارد و آن عدم تبيين و تعريف يك استراتژي و چارچوب هويتمند و انقلابي براي اين جشنواره است. وگرنه، هيچ گاه فيلم هايي چون «فرزند صبح»، «سوت پايان»، «صد سال به اين سال ها»، «آتشكار» و... كه توهين به مخاطب و فرهنگ ايراني هستند، در اين جشنواره جولان خودنمايي نمي يافتند. اين اتفاقات نشانه سرگرداني است. درست مثل نامه يكي از فيلم سازان كه براي ورود فيلمش به جشنواره فجر، شرط و شروط تعيين كرده بود!اين درحالي است كه معمولا اين جشنواره ها هستند كه بايد براساس ملاك هاي هدف خود براي حضور فيلم ها شرط و شروط بگذارند.
بخشي از اين مشكلات به اين دليل است كه جشنواره فيلم فجر «هويت» متعين و تعريف شده اي ندارد. به عبارت بهتر هنوز هم چرايي آن معلوم نشده و به همين دليل چگونگي برگزاري آن دچار سرگرداني است. جشنواره فيلم فجر به جاي تعريف، همواره تعارف داشته است! در نتيجه اين كه تا براي چرايي برگزاري جشنواره فيلم فجر پاسخ روشن و چشم انداز راهنمايي نيابيم، در چگونگي برگزاري آن با چالش و فراز و نشيب مواجه خواهيم بود. اگر در پي آن هستيم كه طرحي نو در سينماي ايران دراندازيم- كه حتما هستيم- بايد تعارف ها را كنار بگذاريم؛ محافظه كاري و انفعال، عامل ركود و مرداب شدن فرهنگ است. با تعريفي تازه و خلاف عادت مرسوم از جشنواره فيلم فجر مي توانيم سينمايي ديگر را خلق كنيم.
بعد از تحرير:
بهروز افخمي در نامه ها و مصاحبه هايش به طور دائم تأكيد مي كند كه كارگردان فيلم «فرزند صبح» نيست و نسخه نهايي فيلم بدون رضايت او به جشنواره آمده و... آنچه افخمي به آن اعتراض دارد و كار خودش نمي داند، به تدوين، ميكس و دوبله اثر محدود مي شود. اما فيلمنامه اثر، پلان هايي كه تصويربرداري شده اند و نحوه نقش آفريني بازيگران با كارگرداني افخمي شكل گرفته اند. فيلمي كه با نام «فرزند صبح» ديديم، حتي با تدوين و صداگذاري مجدد نيز در شأن امام خميني(ره) نخواهد بود. اشكال از جاي ديگري است... بماند!
+ نوشته شده در شنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 0:41 توسط آرش فهیم
|