نحوه توليد و نمايش فيلم «خواب هاي دنباله دار» يك جسارت است. فيلمي كه با پرهيز از روش هاي پيش پا افتاده مرسوم، هم در سينماي تجاري و هم سينماي جشنواره اي ساخته و اكران شده است. اين موضوع حتي در تبليغات شهري اين فيلم نيز ديده مي شود و به جاي بهره بردن از تصاوير اغواگر و فريبنده، شرافت را متجلي كرده است. تا آنجا كه به جاي ستارگان فيلم، چهره دو نابازيگر فيلم در اين اعلانيه ها ديده مي شود. مي توان همين عكس ها را نمادي از كل فيلم دانست؛ چهره معصومانه دو دختر بچه كه با لبخند به نقطه اي نامعلوم مي نگرند. «خواب هاي دنباله دار» يك فيلم «زنانه ايراني» است؛ مهمترين شاخصه اش تكيه بر احساسات پاك و نيك انساني است؛ سينمايي مادرانه و در يك كلام «مهربان»! فيلمي كه همچون آثار قبلي كارگردانش هدفدار، دغدغه مند، باهويت و قائل به تعهد اجتماعي است. امضاي پوران درخشنده در پاي اين فيلم به خوبي مشخص است. زيرا او در كار فيلمسازي داراي مرام و منش و روش خاصي است. به طوري كه داستان ها و تصاوير او از زندگي انسان و جامعه، كاملا منحصر به فرد هستند. او عرصه اي را برگزيده كه كمتر كسي براي ورود به آن خطر مي كند. حالا ديگر هر فيلمي كه به نمايش انسان هاي ناتوان جسمي و ذهني مي پردازد را، بدون ديدن تيتراژ آن مي توان از آن اين كارگردان دانست. اين فيلم ها تلنگر زننده هستند و مي خواهند ديد ما را نسبت به بخشي از همنوعان خود كه اسير دايره تقدير شده و نمي توانند مانند مردم عادي زندگي كنند تغيير دهد و اين كه آن ها نيز همچون ما نياز به زندگي كردن و تعالي و شكوفايي دارند را به ما گوشزد كند. به خصوص معلولان ذهني كه به خاطر مشكلاتشان، رفتارهايي نامتعارف نشان مي دهند و ممكن است مورد تحقير و طرد اطرافيان خود قرار بگيرند. اين ها حتي گاهي از سوي خانواده خويش نيز مردود مي شوند. «خواب هاي دنباله دار» روايتي است از كودكان موسوم به استثنايي و نيازهاي آموزشي و تربيتي آن ها. دختري به طور دائم خواب هايي مي بيند كه به واقعيت تبديل مي شوند. يكي از رؤياهاي صادقانه او درباره معلمش است كه گم مي شود. معلمي كه پس از اخراج شاگرد استثنايي اش، به سراغ او مي رود تا از تحصيل عقب نماند. اما آن بچه كه دچار عقده و عصبانيت شده است سعي مي كند از او انتقام بگيرد. به همين دليل معلم اسير كودك مي شود و... مهمترين دغدغه اين فيلم، مسئله نحوه تعليم و تربيت و شيوه حضور كودكان استثنايي و معلولان ذهني در مكان هاي آموزشي است. مخاطب هدف فيلم هم كودكان هستند كه بايد نوع نگاه به اين همنوعان خود را تغيير دهند و هم آموزگاران و مسئولان آموزشي كشور كه بالاخره لازم است فكري به حال چنين افرادي نمايند. همچنين خانواده هاي صاحب اين نوع فرزندان هم مي بايست مسئله آموزش و پرورش آن ها را جدي بگيرند. اين، چكيده اي از مضمون فيلم است كه البته بيان آن به شيوه گزاره اي و مقاله اي در ذهن نمي ماند. به همين دليل پوران درخشنده از سر هوشمندي، اين احكام خشك و جملات دستوري را دراماتيك كرده و به گونه اي به جامعه منتقل مي كند ، كه پذيرفتني باشد. به همين دليل، فكر مي كنم كه «خواب هاي دنباله دار» نبايد به نمايش در سينما، توزيع در شبكه نمايش خانگي و احتمالا پخش از تلويزيون محدود شود. بلكه بايد به عنوان يك بسته آموزشي و تربيتي به واحدهاي مختلف آموزش و پرورش و ساير دستگاه هاي آموزشي كشور راه يابد. زيرا همان طور كه گفته شد، مخاطب هدف اين فيلم، در اصل اهالي تعليم و تربيت هستند. «خواب هاي دنباله دار» به جز مضمون فوق و دغدغه اي كه دنبال مي كند، ادعاي ديگري ندارد. با اين كه يك فيلم اجتماعي- انتقادي محسوب مي شود، از پرتگاه سياه نمايي در امان مانده است. چون برآمده از احساس مسئوليت است، نه ميل به خودنمايي. اين فيلم با اين كه گوشه اي از تلخي ها و ناملايمات زندگي اجتماعي را به چالش مي كشد، اما به كسي توهين نمي كند و هدف مشخص و معيني دارد. معمولا فيلم هايي دچار سياه نمايي مي شوند كه برآمده از عقده هستند و تظاهر به اجتماعي و انتقادي بودن مي كنند كه اين فيلم اين طوري نيست. «خواب هاي دنباله دار» در عين اين كه به يك موضوع خاص مي پردازد، اما قرار گرفتن عناصر فيلم در خدمت اين موضوع باعث شده كه كل فيلم داراي حال و هوايي دردمند و وجداني شود. به همين خاطر، از يك فيلم صرفا آموزشي و تربيتي فراتر رفته و يك اثر اخلاقگرايانه و انساندوستانه شده است. فيلمي كه به دنبال بيداري است، نه گول زدن مخاطب. هر چند پررنگ تر شدن جنبه هاي روانشناسانه، بخش هايي از فيلم را دچار لكنت زبان كرده و ارتباط مخاطب را دچار اخلال مي كند. فيلم «خواب هاي دنباله دار» با وجود برخي ضعف ها، يك اثر ارزشمند در سينماي ايران محسوب مي شود. فيلمي است كه گرچه مخاطب سرگرمي طلب و صاحب ذائقه مفرح را راضي نمي كند، اما به خاطر رويكرد موضوعي اش قادر است كه هر مخاطبي را به اندكي تزكيه روحي برساند. يك فيلم سالم است كه به بيننده خودش احترام مي گذارد و همچنين بينش اجتماعي و انساني او را بالا مي برد. اي كاش شرايطي فراهم شود كه فيلم هايي از اين دست كه حرف هايي براي گفتن دارند و حداقل موجب خسران و اتلاف وقت مردم نمي شوند، بيشتر امكان بروز و ظهور پيدا كنند. شايد ديدن اين نوع فيلم ها، درد ناشي از بعضي فيلم هاي مزخرف را التيام بخشند و جبران كنند. يكي از اتفاقات مباركي كه در سينماي ايران، پس از پيروزي انقلاب اسلامي رخ داده به وجود آمدن جريان سينماي زنانه است. اتفاقي كه نه فقط در قياس با قبل از انقلاب كه در مقايسه با سينماي جهان نيز كم نظير است. سينماگران زن ايراني، علاوه بر تعدد بيشتر، از نظر كيفي نيز كارهايشان نسبت به زنان سينماي جهان برتر است. خوشبختانه برخلاف آقايان كه اغلب وارد معادلات دنيوي و حساب و كتاب هاي خسارت بار سينما شده اند، زنان فيلمساز همچنان به راه روشن خود وفادار هستند. این یادداشت در روزنامه کیهان درج شده است.
+ نوشته شده در پنجشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۹ ساعت 10:45 توسط آرش فهیم
|