با سينما خواب هاي دشمن را آشفته كنيم

شهريار بحراني نام مهم اين روزهاي سينماي ايران است؛ كارگردان فيلم «ملك سليمان» فيلمي كه چه آن را قبول داشته باشيم و چه نه، به هر حال از چند لحاظ اثري بي نظير و حداقل كم نظير در تاريخ سينماي كشورمان محسوب مي شود. از جمله اين كه اولين پروژه عظيم و نخستين فيلم ديجيتالي سينماي ما با برخورداري از جلوه هاي ويژه برتر و شاخصه هاي بصري خارق العاده است. همچنين اين فيلم جزو انگشت شمار آثار سينمايي استراتژيك با مضموني آخرالزماني است. ضمن اين كه از معدود فيلم هاي «جدي» و «فاخر» سال هاي اخير ماست كه داراي مخاطب عام است و فروش نسبتا بالايي را كسب كرده است. با اين حال انتقاداتي هم به «ملك سليمان» وارد است كه در گفت وگويي با كارگردان آن، به اين انتقادات، حواشي، چگونگي شكل گيري اين فيلم، هزينه هنگفت توليدش، واكنش هاي موافقان و مخالفان و مباحث آخرالزماني آن پرداختيم.
- درباره نقطه شروع «ملك سليمان» بفرمائيد. اين فيلم چگونه به وجود آمد؟
¤ گروه سه نفره اي متشكل از آقايان قديريان، فرآورده و بنده حقير در حال فراهم كردن زمينه توليد سريال امام حسين(ع) بوديم كه به دلائلي متوقف ماند. پس از آن وزارت ارشاد به ما اعلام كرد كه تصميم گرفته شده تا يك فيلم فاخر قرآني ساخته شود.انتخاب موضوع را هم به عهده خودمان گذاشتند كه آقاي فرآورده «ملك سليمان» را پيشنهاد داد. چرا كه اين داستان ابعاد خيلي گسترده اي دارد و متناسب با نيازهاي زمانه ماست. درواقع آغازگر اين ماجرا آقاي فرآورده محسوب مي شود.
- اين اتفاق چه زماني افتاد؟
¤ سال .1383 آن زمان احمد مسجد جامعي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي بود و محمد مهدي حيدريان، معاون وقت سينمايي وزارت ارشاد از طرف او تماس گرفت و در مورد «ملك سليمان» با ما به توافق رسيد. به اين ترتيب پيشنهاد بودجه فيلم به مجلس رفت و بودجه اي جداي از بودجه كل سينماي ايران براي اين پروژه تصويب شد.
- اما جريان توليد فيلم به مديران بعدي موكول شد.
¤ بله، اصل كار در زمان وزارت محمدحسين صفار هرندي انجام شد. اين وزير ارشاد و معاون او محمدرضا جعفري جلوه و دكتر مجيد شاه حسيني كه مديرعامل وقت بنياد سينمايي فارابي بود خيلي به ما كمك كردند و با حمايت هاي خود باعث شدند تا راه پر خطر توليد اين فيلم را طي كنيم.
- چرا به سمت بيگ پروداكشن (توليد عظيم) و اين جلوه هاي ويژه خاص رفتيد؟ آيا اگر چنين ساختارهايي را انتخاب نمي كرديد اتفاقي مي افتاد؟
- بله، ما مجبور بوديم براي ساخت اين فيلم از تكنولوژي جديد استفاده كنيم تا بتوانيم اثري درخور شأن داستان هاي قرآني را به تصوير كشيم. نياز است كه براي چنين موضوعاتي به تكنولوژي برتر سينمايي مسلح باشيم و به بهترين شكل ممكن از آن استفاده كنيم. ضمن اين كه بهره گيري از اين پروداكشن باعث شد تا در زمينه تكنولوژي هاي جديد سينمايي چند قدم به جلو برويم.
- چه تكنولوژي هايي؟
¤ اول از همه سيستم دي آي كه به انتقال نگاتيو از سلولوئيد به رايانه مي انجامد. همين طور سيستم جلوه هاي ويژه كه البته در ايران خيلي خوب جلو آمده بود، ولي براي چنين كار بزرگي به راه اندازي يك واحد و سيستم نياز داشتيم كه اين هم به همت آقاي فرآورده كه تهيه كننده كار هستند براي اولين بار در ايران صورت گرفت. آقاي سيدهاي اسلامي هم به عنوان سرپرست جلوه هاي ويژه و ديگر دوستان فعال در اين زمينه با ما همراهي كردند و در نهايت يك گروه 30، 40 نفره در ايران زير نظر يك سوپروايزر و سرپرست جلوه هاي ويژه هنگ كنگي به نام آقاي لئولو مشغول به كار شدند. او به خاطر كارهاي قبلي اش وجهه اي بين المللي داشت و قبول كرد كه در كنار اين پروژه قرار بگيرد. به اين ترتيب نيروهاي ايراني نيز از تجربيات او استفاده كرده و فرايند انتقال تكنولوژي انجام شد.
- يعني اگر بخواهيم فيلم ديگري با همين ساختار و پروداكشن عظيم بسازيم، نيروهاي ايراني به تنهايي از پس آن برمي آيند؟
¤ در پروژه توليد فيلم «ملك سليمان» ايجاد جلوه هاي ويژه بين ايراني ها و خارجي ها تقسيم شد و ما متوجه شديم كه بچه هاي خودمان ازنظر هوش و استعداد و قدرت خلاقه برتر از نيروهاي خارجي هستند. چرا كه با لحن و بيان يك فيلم بين المللي خيلي بيشتر اخت و هماهنگ مي شوند. در كنار اين توانمندي ما يك مقداري هم از لئو و همكارانش تجربيات گران بها كسب كرديم و مي توان گفت كه ديگر دوستان ما در ايران مشكل كار در زمينه جلوه هاي ويژه ندارند. هر چند، جداي از اين فيلم هم ديگر عزيزاني كه در ايران فعاليت مي كرده اند نيز به دستاوردهاي خوبي در زمينه جلوه هاي ويژه رسيده اند و الان بايد گفت كه با «ملك سليمان» اين عرصه در كشورمان به يك كمال و رشد خوب رسيده است.
- اما درباره ساختار و جلوه هاي بصري و ويژه «ملك سليمان» مسائلي هم وجود دارد. از جمله اين كه، انتقاد مي شود كه اين جلوه ها محصول و توليد خارجي هاست و نمي توان آن را ايراني دانست.
¤ جلوه هاي ويژه بايد به عنوان يك ابزار در خدمت تفكر هنري گروه توليد يك فيلم قرار بگيرد. در اين پروژه تا حدي كه امكان داشت طعم و بيان جلوه هاي ويژه را هماهنگ با سليقه مردم ايران و همخوان با بقيه اجزا و عناصر فيلم پيش برديم و اجازه نداديم تا اين جلوه ها خارج از چارچوب سليقه ايراني جلو برود.
- مسئله ديگر اين است كه اين گونه قالب ها در حوزه فرهنگ مدرن غربي ايجاد شده اند و در اصل براي بيان و تحقق اهداف زميني هستند. آيا انتقال مفاهيم و پندارهاي متعالي و آسماني، به خصوص آيات مبارك قرآن به وسيله اين قالب ها مشكل ساز نيست؟
¤ سؤال بسيار خوبي را مطرح كرديد و خيلي خوب مي شود اگر درباره اين بحث هاي نظري كه خيلي بنيادين هستند بيشتر كار شود. لازم است كه ما هنرمندان بيش از اين وارد اين گونه مباحث شويم تا هم خودمان بيشتر ياد بگيريم و هم سطح آگاهي جامعه در اين زمينه افزايش يابد. بله، به طور كلي اين سؤال مطرح است كه آيا ما با ورود به عرصه هاي به اصطلاح فرهنگي و هنري كه از ابزارهاي تكنولوژيك غربي ها در آن استفاده مي شود خطر نمي كنيم؟ چرا كه آن ابزارها به طور معمول براي پرداختن به موضوعات خاص زميني هستند و براي كشاندن آن فضا به سمت مفاهيم بزرگ الهي كه مفاهيم سخت و ثقيل تري از ماجراهاي نفساني هستند نياز به قدرت و توان بيشتر و كوشش مضاعف تري است. اين بحث بسيار شيرين و جذاب است و حتما بايد به عنوان يك موضوع پايه اي درباره آن صحبت كنيم و همه هنرمندان وارد اين ميدان شوند و نظرات خود را ارائه دهند. البته مباحثي از اين دست بسيار مفصل هستند و در اين بحث كوتاه نمي توان حق مطلب را ادا كرد. اما به طور خلاصه مي توان گفت كه خطر اصلي در سوق پيدا كردن به سمت استفاده از روش هاي بافته شده در اين ابزار اين است كه از نظر فرهنگي تلاش مي شود تا يك فضاي متعالي و ارزشمند مذهبي و الهي با ابزارهاي سخت و سنگين و پرچگالي دشمن پيش رود. هر چند كه مي دانيم آن ها ابزار و وسيله هستند، اما وسائلي كه براي كار ديگري طراحي شده اند و به اين سادگي خودشان را در اختيار ما قرار نمي دهند. اگر هم قرار دهند، نرمي و لطافت لازم را ندارند تا مانند موم در دستان هنرمند باشند. البته اينجا يك اشكالي هم به خود ما فيلمسازها وارد است. اين كه خود ما هم به طرف استفاده صحيح از اين ابزارهاي سينمايي در جهت تحقق ارزش هاي خويش، آن طور كه بايد پيش نرفته ايم يا در حال گذراندن تجربيات اول هستيم و چه بسا هنوز كاملا مسلط نشده ايم.
نتيجه اش اين مي شود كه در بيان داستان به سمت روش هايي مي رويم كه خدايي نكرده ممكن است غير خدايي باشند. يعني اين كه سينما به طور ناخودآگاه به طرف آسيب ها و آفت هاي اجتماعي كشيده شده و زبانش آكنده از فساد و تباهي و تاريكي ها مي شود.
-شما براي غلبه بر اين مسئله چه كرديد؟
¤ يكي از راه هايي كه با توسل به آن از گزند اين آفات در امان مي مانيم اين است كه از روش هاي متداول كه معمولا براي فيلم هاي مبتذل جذابيت ايجاد مي كند دوري كنيم؛ از اين كه فيلم به اتكاي صحنه هاي خشونت بار، هيجاني و غير اخلاقي بخواهد پيش برود بايد گريزان باشيم. اين يك حداقل و پايه صفر است كه براساس اين پايه بايد باز هم پله هاي بعدي را بچينيم و بالا برويم. اگر اين شاخصه را رعايت كرده و تلاش كنيم تا فيلم بر مبناي كشش هاي متداول غالب فيلم هاي اطرافمان نباشد و به دنبال آن باشيم تا جذابيت هاي نهان در قصه هاي فطري و قرآني را كشف كنيم و از همان مسير حركت خود را پيش ببريم، شايد موفق تر باشيم.
-با اين كه مي دانيم زمان پايان يافتن توليد «ملك سليمان» اواخر سال87 است، اما گويي اين اثر براساس وقايع سياسي و اجتماعي سال88 ساخته شده است. اين انطباق را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
¤ اين يك تصادف عجيبي بود كه خود ما را هم حيرت زده كرد. البته رويكرد ما در پرداختن به داستان هايي با مباحث سياسي اين است كه مفاهيم و آيات قرآن را مبنا و اساس قرار دهيم. زيرا به اين طريق، پيام مورد نظر ما زيربنايي تر و عميق تر بر مردم اثر مي گذارد. در فيلم ما، خود مفهوم فتنه با تأملي بر آيات قرآن شكافته شده است، اما جالب است كه اين موضوع با ماجراهاي مربوط به انتخابات سال گذشته منطبق است.
-خود شما چه تحليلي داريد و اين همخواني را از چه زاويه اي مي بينيد؟
-فتنه و گردوغبارهاي ناشي از آن جلوي بصيرت برخي را مي گيرد. به طوري كه تشخيص حق از باطل براي آن ها دشوار مي شود. در «ملك سليمان» به اين موضوع به صور مختلف پرداخته شده است و اين جزو بحث هاي قرآني است كه در بافت داستان اين فيلم هم جريان دارد. در صحنه جامعه نيز عملا چنين اتفاقي افتاد و متأسفانه تبعات بدي هم داشت و ما خيلي ناراحت شديم. از يك طرف خوشحال هستيم كه در «ملك سليمان» دو دستورالعمل قرآني براي مقابله با فتنه و به طور كلي هر نوع حيراني بشر از فتنه هايي كه در دنيا او را دربرمي گيرد و تحت تأثير القائات شيطاني تشخيص حق و باطل سخت شده و رهايي بشر از اين مخمصه دشوار مي شود، ترسيم شده است.
- اين دستورالعمل ها چه هستند و شما چگونه آن ها را كشف كرديد؟
¤ خداوند در سوره شعرا بارها اين را تكرار كرده كه دو دستورالعمل تقوا و تبعيت از پيامبر يا ولي و يا فرزانه اي كه در آن زمان وجود دارد انسان را از شر چنين مخمصه هايي نجات مي دهد.
يكي از مباني و زنجيره هاي اصلي فيلمنامه «ملك سليمان» پروراندن اين دو دستورالعمل بود. بحث تقوا را در تقابل با رباخواري به نمايش درآورديم و بحث اطاعت كردن يا نكردن از ولي در شورش هاي پايان فيلم مشهود است.
- اين همزماني ترسيم فتنه در فيلم و رخ دادن فتنه در جامعه عواقبي را براي آن در پي نداشته؟ منظورم عصبانيت و كارشكني عده اي عليه فيلم است.
¤ يك موجي در مقابل فيلم ايجاد شده است. براي ما هم حيرت انگيز بود كه مگر اين فيلم چه خطري را متوجه افراد مي كند كه اين گونه از خود بي خود شده اند و مثلا روي بيلبورد تبليغاتي فيلم رنگ پاشيده اند يا پاره اش كرده اند؟ اين موج از طرف كساني است كه با تفكر قرآني كينه توزي دارند و قصدشان اين است كه با اين ماجراي عظيم الهي به خصوص دو دستورالعمل مطرح شده در فيلم مقابله كنند.
- به جز تخريب بيلبوردها، چه واكنش هاي منفي ديگري بروز پيدا كرد؟
¤ برخي نقدها كه در اصل نقد نيستند و هتاكي هستند و سعي دارند تا جايي كه مي شود به تخريب فيلم و محبوبيت آن در ميان مردم مذهبي بپردازند.
- البته به جز اين موارد، برخي رسانه ها و نشريات تخصصي با مسكوت گذاشتن فيلم و بي توجهي به آن با فيلم مقابله مي كنند. مثلا يك نشريه تخصصي از 167 صفحه خودش تنها 5/2 صفحه را به ملك سليمان اختصاص داده و اين در حالي است كه در همين نشريه بيش از 10صفحه به فيلم ديگري كه همزمان اكران شده اختصاص يافته و يا نشريه ديگري كه خود را مظهر فيلم مي داند و در حجم اندكي از صفحات خود به بازتاب اين فيلم پرداخته است.
¤ اين عقبه فكري دشمنان فيلم است و اين عقبه از آن ها حمايت فكري مي كند و سعي مي كنند با مسكوت گذاشتن فيلم، يا حمله بسيار تند و يا تحقيرانه با آن برخورد شود.
- آيا انتظار شما در مورد موفقيت فيلم برآورده شده است؟
¤ راستش را بخواهيد ما خودمان را صاحب اين فيلم نمي دانيم. منظورم فارابي نيست كه مالك فيلم محسوب مي شود و از آن ذينفع است. بكله احساس مي كنيم فيلم يك صاحب بالاتري دارد كه يك سفره اي را پهن كرده و ما به شكل هاي گوناگون بر سر اين سفره در حال خدمت هستيم. به همين دليل هم انتظاري كه براي موفقيت فيلم داشتيم از آن ديد بود كه تصور مي كرديم صاحب فيلم، خودش فضايي را مهيا خواهد كرد كه مردم دل به آن بدهند. همين اتفاق هم افتاد. ما «ملك سليمان» را يك هديه مقدس به سينماي ايران مي دانيم و ان شاءالله تغييراتي بنيادين در تفكر، روش ها، رويكردها و عملكرد ما در سينما ايجاد خواهد كرد.
- استقبال مردم چگونه بوده و چه واكنش هايي داشته اند؟
¤ تعداد معدودي، حدود سه چهار درصد از فيلم ناراضي بوده اند. اما بيشتر بينندگان از فيلم خوششان آمده است. برخي برخوردها هم با ما بسيار عجيب بوده. به طور مثال عده اي اظهار داشته اند كه چه بسا فيلم را بارها ديده اند و باز هم تشنه ديدن آن هستند. البته ما اين گونه سخنان و اظهارنظرها را به خودمان نمي گيريم و عامل آن را همان صاحب اصلي فيلم مي دانيم.
- فكر مي كنيد دليل اين كه مردم عادي، برخلاف بسياري از خواص و منتقدان از فيلم خوششان آمده چيست؟
¤ مخاطب اصلي ما فطرت هاي پاك مردم است. ما سعي كرديم يك داستان قرآني را در حد تلاش، استعداد و ضعف هاي خودمان به تصوير كشيم و مخاطب عام را در هر سن و هر سطحي جذب كنيم. همان طور كه قرآن اين گونه عمل مي كند.
- يكي از انتقاداتي كه به فيلم ملك سليمان مي شود، هزينه بسيار بالاي آن است. اگر اين پروژه با بودجه كمتري اتفاق مي افتاد بهتر نبود؟
¤ نه، چون براي ساخت فيلم هاي قرآني بايد زمينه اي فراهم شود تا به بهترين شكل ممكن و برترين كيفيت ارائه شوند. از اين نظر اگر بنگريم، اين بودجه هاي بزرگ اصراف نيست، بلكه كمكي به فرهنگ كشور است. زمينه فرهنگ و اقتصاد را بايد از هم جدا گرفت. توليد چنين آثاري يك پروژه اقتصادي نيست كه بگوئيم فلان مقدار صرف هزينه آن ها مي كنيم تا اين مقدار بازده دهد. هر چند ما معتقديم كه اگر يك فيلم با كيفيت خوب ساخته شود، حتما موفق خواهدشد. چه در داخل و چه در خارج تا چندين برابر هزينه اوليه سرمايه اش برگرداند.
-انتقاد ديگري كه به فيلم وارد مي كنند اين است كه آن را فاقد جذابيت هاي دراماتيك، فراز و نشيب هاي داستاني و شخصيت پردازي منسجم مي دانند. پاسخ شما به اين انتقاد چيست؟
¤ درباره شخصيت پردازي بايد گفت كه ما يك مقدار به شخصيت پردازي در فيلم هاي عاطفي، خانوادگي و پليسي عادت كرده ايم و همان نوع شخصيت پردازي را براي يك فيلم قرآني نيز مي طلبيم. در صورتي كه ما تابع قواعد قرآني هستيم و بايد داستان قرآني را به بهترين شيوه و جذاب ترين و پركشش ترين روش بيان كنيم. اما بايد مراقب باشيم كه در اين راه به ورطه خلاف و استفاده از روش هاي رايج در سينماي روز براي جذب مخاطب سقوط نكنيم. چه بسا چنين اتفاقي باعث شود كه توجه مخاطب از خود داستان و پيام اصلي آن به سمت ديگري سوق پيدا كند. هرچند كه آن جهت با يك بار ديدن فيلم جذاب به نظر آيد اما در آن صورت تاثيرات قرآني خودش را از دست خواهدداد. من خودم معتقدم كه از اين روش ها در سينماي ديني نبايد استفاده كرد. نتيجه رعايت چنين رويكردي را هم در فيلم «مريم مقدس» ديديم. آن فيلم هم با اين كه فاقد داستان و روايت و عناصر متداول در سينماي روز است، توانست به صرف تعريف يك قصه قرآني و پرهيز از حواشي سينماي معمول، به بالاترين فروش در زمان خودش دست يابد. اين فيلم نه تنها در ايران، بلكه در خارج از كشور هم هنوز پس از گذشت سالها مي چرخد و مخاطب دارد. اين روش، درست و معتدل است و خداوند هم از اين روش راضي است. ما هم بايد در فيلم هاي قرآني به همين روش عمل كرده و به آن بسنده كنيم.
- با توجه به اين كه به فيلم «مريم مقدس» اشاره كرديد، آيا برآورد كرده ايد كه اين فيلم چه ميزان مخاطب داشته و درچند كشور به نمايش درآمده است؟
¤ نه، برآورد نكرده ايم، چون مالكيت فيلم در اختيار صداوسيماست. اما همين قدر مي دانم كه اين فيلم به صورت سي دي و دي وي دي تقريبا در همه دنيا توزيع شده است و هنوز هم ديده مي شود. از جمله در سفر اخيري كه به تاتارستان داشتم، ديدم كه اين فيلم با دوبله روسي از تلويزيون آن منطقه به نمايش درمي آيد و تاثير شگرفي بر بينندگانش داشت.
- آيا چنين استقبال جهاني را در مورد «ملك سليمان» هم پيش بيني مي كنيد؟
- بله، هر اثر هنري اگر خوب و خدايي باشد راه خود را باز خواهدكرد وبه دل مخاطب خواهدنشست. هرچند ما قصد داريم اين فيلم را فراتر از شبكه ويديويي درسينماهاي كشورهاي مختلف جهان و براي مخاطباني از فرهنگ ها، اديان و مذاهب گوناگون نمايش دهيم.
- «ملك سليمان» يك فيلم آخرالزماني محسوب مي شود. پرداختن به اين موضوع چه اهميتي دارد؟
¤ امروزه سينماي غرب به اين نتيجه رسيده كه سينماي واقع گرا جواب خواسته هاي آنها را نمي دهد. چون آنها به سينما به عنوان يك حربه مسلط فرهنگي نگاه مي كنند، نه صرفا به عنوان يك سرگرمي. به اين خاطر است كه با استخراج تفكرات آخرالزماني ازمتون خودشان، تحليل هايي را ترسيم كرده و مي خواهند با اين كار جلو بروند و پيروز شوند. به همين دليل شاهد يك جنگ رواني نرم، در رابطه با ماجراهاي آخرالزماني ازسوي غرب هستيم كه با سابقه بيش از دو دهه، تفكرات بنيادين ما را هدف قرار داده است. اما متاسفانه هيچ كدام از مسئولان ما به طور جدي به اين مسئله واكنش نشان نداده اند. درصورتي كه در زيرساخت هاي تفكر ما بحث هاي منجي گري، ماجراهاي قبل از ظهور و فتنه هاي عظيم مربوط به آن و درگيري هاي بزرگ مطرح شده و ما بايد با آمادگي كامل وارد آنها شويم. نمونه اش فتنه بزرگ بود كه اخيراً ايجاد شد. دشمن براي ما خواب هاي طولاني ديده و براي آن برنامه ريزي كرده است.
ما هم بايد با هوشياري كامل برنامه هاي آن ها را بشناسيم و با فرهنگ خودمان با قاطعيت وارد صحنه نبرد شويم و خواب هاي آنها را آشفته كنيم. بدون شك حرف ما حرف حق است و هيچ كس توان مقابله با آن را ندارد. پس بايد اين حرف حق را به هر وسيله اي، به خصوص سينما به گوش جهانيان برسانيم.
- چرا براي پرداختن به آخرالزمان، به يك موضوع قرآني- تاريخي روي آورديد. آيا بهتر نبود كه داستاني را كه به طور مستقيم به فرجام جهان مي پردازد دستمايه قرارمي داديد؟
¤ انشاء الله اگر علماي ما معارف مربوط به اين موضوع را استخراج كنند و دراختيار ما قرار دهند، بايد وارد ماجراي اصلي شويم و با معارف صحيحي كه از قرآن و روايات اهل بيت (ع) حاصل مي آيد نظر خودمان را درباره آخرالزمان مطرح كنيم و دنيا را از اين سم پاشي پاكسازي كرده و مردم را به سمت فرهنگ موردنظر خوايي راهنمايي كنيم.
- به نظر شما چرا فيلم هايي مانند «ملك سليمان» درسينماي ما اندك هستند؟ چه كنيم تا فيلم هاي قرآني افزايش يابد؟
¤ سينماي ما تازه كار است و با گذشت تنها 32 سال از پيروزي انقلاب اسلامي فعلاً درحال تجربه درعرصه هاي مختلف هستيم.
اميد است كه از هر پله اي به عنوان مبناي تجربيات جديد استفاده كنيم تا به مراحل بالاتر دست يابيم.
- به عنوان پرسش آخر بفرمائيد كه مشكل اصلي سينماي ايران را چه مي دانيد و براي رفع آن ها چه بايد كرد؟
¤ سينماي ايران از مسائل عديده اي در رنج است و مانند موجود ضعيفي به بيماري هاي زيادي مبتلا است. به نظر من مهم ترين تهديد كه البته كل فرهنگ ما را در برگرفته، بحث توليد علم و فكر است. مقام معظم رهبري نيز بارها به آن اشاره كرده اند و همه را براي توليد علم و فكر فراخوانده اند. اميد است كه اهالي فرهنگ با عنايت به اين رهنمودها،ارتقاي وضعيت سينما و به طور كلي فرهنگ كشورمان را تحقق ببخشند.
- از فرصتي كه دراختيارمان نهاديد ممنون هستم.
¤ من هم از شما متشكرم.

این گفت و گو در روزنامه کیهان چاپ شده است.