کشتی صلح در مرز جنگ

روایت یک اردوی راهیان نور با حضور نادر طالب زاده،معتمد آريا، گوهر خير انديش و ...

راهيان نور يكي از دوست داشتني ترين گردهمايي هاي اجتماعي در كشورمان است. همان برنامه اي كه هر سال عاشقان را جذب خودش مي كند تا خوني تازه در رگ قلب هاي آن ها جاري كند.اما دو سال است كه به همت يكي از نويسندگان دفاع مقدس به نام «حبیب احمد زاده» هنرمندان برجسته نیز چنین اردویی را برپا می کنند. سال گذشته همزمان با آزاد سازی خرمشهر دور اول این برنامه برگزار شد که گزارش آن را در اینجا می توانید بخوانید.امسال هم هنرمندان با حضور در مناطق جنگی و به بهانه همراهی با «کشتی صلح کودکان ایران و عراقی» این برنامه را برگزار کردند.بنده نیز سعادت مشارکت در این جشن را داشتم که بخشی از مشاهدات و دریافت های خود را روایت می کنم:

«اروندرود» اگر چه يك پديده جغرافيايي است، اما وضعيت آن دركره زمين، مفهوم انساني ويژه اي به آن بخشيده است. اين رودخانه از يك طرف، بخشي از مرز ايران و عراق است و از طرف ديگر پيوند دهنده آب هاي روان جاري از ايران و عراق است.
آب هاي كارون، دجله و فرات، اينجا به هم مي پيوندند و مقصدنهايي آن ها «خليج فارس» است.
مشخصه ديگر اروند رود اين است كه نقطه آغاز تهاجم ارتش بعث عراق به ايران بود. اما سرنشينان «كشتي صلح و دوستي ايران و عراق» با حركت نمادين در اين رودخانه، چهره آن را عوض كردند. حالا ديگر، برخلاف همه بدخواهان و تفرقه اندازان جهان، اروندرود سمبل دوستي و اشتراك مردم ايران و عراق است. همچنان كه سيده زهرا حسيني، كه از زنان مقاوم و مبارز جنگ در خرمشهر و از مسافران كشتي صلح بود، گفت: «متأسفانه 30 سال پيش دشمن بشريت و دشمن همه ملت ها، آمريكاي جنايتكار سعي كرد دو ملت ايران و عراق را به جان هم اندازد. اما ما امروز اينجا آمديم تا اعلام كنيم كه دوست هم هستيم و اين بزرگترين تو دهني به آمريكاست»
آري؛ جمعه دوم مهرماه سال 89 همزمان با سي امين سال هجوم نظام سلطه با مزدوري صدام يزيد آمريكايي، به مردم تازه انقلاب كرده ايران، اروندرود، مسير صلح و آشتي دو ملت مسلمان و اعلام برائت از دشمنان و دشمني ها شد.
هنرمنداني كه با دوربين، قلم يا نقش آفريني خود، بخشي از حماسه هاي فرزندان اين كشور در هشت سال دفاع مقدس را ترسيم كرده بودند، اين بار حماسه اي ديگر آفريدند؛ حماسه صلح و دوستي. صلح، فرزند مقاومت است و عجيب نيست كه در سالگرد بزرگداشت يك مقاومت ملي، نداي صلح و آشتي در مي دهيم. دوستي و صداقت، ماهيت اصلي دفاع است و از همين رو نادر طالب زاده، احمد نجفي، حبيب احمدزاده،فاطمه معتمد آریا، گوهر خيرانديش، هدايت الله بهبودي، حسين ترابي، پرويز شيخ طادي، محسن اميريوسفي، حميد آخوندي، عبدالحسن برزيده، كوروش سليماني، داريوش فرضيايي(عموپورنگ)،هوشنگ گلمكاني و.... كه اكثراً هنرمند دفاع مقدس محسوب مي شوند، در اين گردهمايي صلح طلبانه شركت كردند، خانم موريني (صلح طلب و روزنامه نگار ايتاليايي)، زهرا حسيني راوي كتاب دا، معصومه آباد عضو شوراي شهر تهران و از بانوان رزمنده، حامد عباس كاردار سفارت عراق در ايران، زهرا بچاري نماينده استان بصره در مجلس عراق نيز از ديگر همراهان كشتي صلح و دوستي بودند.
تركيب شركت كنندگان در اين برنامه، گوياي رويكرد فرامرزي و بين المللي آن است، همچنانكه نادر طالب زاده، يكي از مهم ترين تأثيرات اين حركت نمادين را، ارائه يك پيام جهاني مي داند.
در عين حال، همايش براي تحكيم وحدت ملي نيز محسوب مي شود. بدون شك بيشتر هنرمندان حضور يافته در كشتي صلح و دوستي داراي سلايق متفاوت و گاه متضادي هستند، اما هدف اصلي آن ها از گردهم آمدن در اين برنامه اين بود كه به همه، در داخل و خارج از كشور اعلام كنند در پايبندي بر سر ريشه هاي فرهنگي و ملي خود مشترك هستند. همان ريشه هايي كه موجب رويش درخت انقلاب اسلامي شد و ثمره اش دفاع مقدس بود و امروز نيز همان ريشه ها، ايستادگي ها در برابر تندبادها و طوفان هاي روزگار را تضمين كرده است. همان طور كه شيخ طادي، كشتي صلح و دوستي را نمادي از كشتي نوح دانست كه انواع و اقسام نگاه ها، سلايق قوميت ها و مليت ها در آن تجمع كردند و براي رسيدن به يك مقصد مقدس جلو رفتند.
به عنوان مثال وقتي براي استقبال از مهمانان عراقي وارد شلمچه شديم، معتمدآريا نيز نمي توانست احساسات خود را كنترل كند و گفت كه هر گوشه از اين منطقه مملو از ياد و خاطرات شهداست.
به هم پيوستن هنرمندان و كودكان ايراني با كودكان عراقي در نقطه صفر مرزي واقع در شلمچه، اتفاق باشكوه و زيبايي بود. كودكان و هنرمندان هر دو آينه هستند. كودك آينه معصوميت انساني و هنرمند، آينه بازتاب واقعيات دروني و بيروني انسان ها و همراهي اين ها با هم، متناسب و هماهنگ بود.
كاروان دوستي ايران و عراق پس از حضور در باشگاه گلستان شركت نفت و تماشاي هنرنمايي عموپورنگ و اميرمحمد، به كرانه هاي زيبا و خاطره انگيز اروندرود رفتند تا برنامه اصلي را اجرا كنند. كشتي صلح و دوستي ايران عراق، منطقه اي روانه شد كه روزگاري محل آغاز جنگ و تجاوز بود. نكته مهم هم اين بود كه كمي آن طرف تر از اين محل، در خاك عراق، عوامل و ايجادكنندگان جنگ هشت ساله حضور داشتند. آمريكايي ها، انگليسي ها، بعثي ها و گروه هايي چون القاعده و وهابيون كه همواره براي جدايي افكندن ميان انسان ها آتش افروزي مي كنند آنجا بودند. اما كشتي صلح و دوستي يا همان «سفينه الصداقت» به عنوان نماد شكست اشغالگران و جنگ طلبان، مسير خرمشهر تا آبادان را طي كرد.
اين چنين بود كه باز هم هنرمندان گل كاشتند و به عنوان طلايه داران فرهنگ صلح و دوستي نقش بازي كردند. همه با حضور در اين برنامه، حالشان بهتر از قبل شد و با انگيزه و انرژي مضاعف تري، به شهر و ديار خود بازگشتند تا فردايي بهتر را بسازند.