درباره زندگي و آراي خوزه ساراماگو
قلم در چشم امپرياليسم
«خوزه دساوسا ساراماگو» نويسنده پرتغالي مخالف آمريكا و رژيم صهيونيستي روز جمعه در سن 87 سالگي درگذشت.وي كه به دليل مخالفت با حكومت كشورش سالها خارج از وطنش زندگي مي كرد، در جزاير قناري اسپانيا از دنيا رفت.
خوزه ساراماگو در روز 16نوامبر سال 1922 در «آزينيا» پرتغال متولد شد و به عنوان شاعر، نويسنده، روزنامه نگار و نمايشنامه نويس فعاليت مي كرد.ساراماگو در فعاليت هاي انقلابي كه منجر به نابودي رژيم ديكتاتوري آنتونيو سالازار در سال 1974شد، حضوري فعال داشت. وي با اين كه در سال 98 برنده نوبل ادبيات شد، همواره از معترضان به رژيم ضد بشر اسرائيل بود.ساراماگو در سال 2002 در اعتراض به محاصره فلسطيني ها توسط رژيم صهيونيستي اين اقدام را با رفتارهاي نازي ها مقايسه كرده و گفته بود: «آنچه در فلسطين مي گذرد، همچون جنايتي است كه ما اعتقاد داريم در آشويتس روي داده است.» او در آن زمان همراه با نويسندگان ديگري به نام هاي راسل بانكس (آمریكا)، بریتن بریتن باخ (آفریقای جنوبی)، وینچنزو كنسولو (ایتالیا)، بی دائو (چین)، خوان گوی تیسولو (اسپانیا)، كریستیان سالمو (فرانسه) و ووله سوئینكا (نیجریه) به رام الله سفر كرد. ساراماگو ماحصل اين سفر را ، با همكاری نوآم چامسكی (زبان شناس آمریكایی) و جیمز پتراس (جامعهشناس) كتابی را با نام «فلسطین زنده است» منتشر كردند. ساراماگو همچنين در مصاحبه اي كه در اين كتاب هم آمده گفته است: «اين عظيمترين و مستمرترين بي عدالتي اسرائيلي هاست. آنها بر اين باورند كه هر جنايتي هم كه امروز مرتكب شوند، غير قابل مقايسه با ستمي است كه بر آنها رفته. آنها با وجدان موروثي و خوني قوم برگزيده خويش، تصور مي كنند ظلمي كه بر ايشان رفته، مجوزي است كه تا قرنها بي هيچ عقوبتي بر ديگران ستم كنند.» ساراماگو همچنين از مخالفان تندرو حمله آمريكا به عراق بود . او در اين باره گفته بود : «اين جنگ به واسطه امپراتوري ايالات متحده طرح ريزي شده است. در قرن نوزدهم امپراتوري هاي جهان به نقطه اوج خود رسيدند، در قرن بيستم سقوط كردند، اما حالا در آستانه سده بيست و يكم دوباره برمي خيزند. اما تفاوت در اينجاست كه امروزه تنها يك امپراتوري منفرد حكمفرماست. قبلاً پرتغالي ها، اسپانيايي ها، فرانسوي ها و انگليسي ها وجود داشتند. حالا اما فقط يك سيستم امپراتوري داريم.» ساراماگو فروش اسلحه و دستيابي به نفت عراق را از انگيزه هاي حمله آمريكا مي دانست. به نظر او: «البته، اينها بخشي از انگيزه هاي موجود در اين جنگ هستند. اما دلايل بي شمار ديگري نيز وجود دارد، براي روشن ساختن اين مسأله بايد گفت (البته اگر در اين جهان بتوان چيزي را به قدر كافي روشن ساخت)، هيچ كشور ديگري در ايالات متحده، نيروي نظامي ندارد اما اين امپراتوري در سراسر جهان، نيروي نظامي دارد. اين حقيقت ـ كه البته به نظر نمي رسد سبب ناراحتي مردم را فراهم آورد ـ فقط و فقط يك معني دارد: من تقريباً در سراسر جهان نيروي نظامي دارم. به عبارت ديگر من سلطه طلب هستم. اين سلطه طلبي در مورد دانشگاه ها و بيمارستان ها به چشم نمي خورد، بلكه فقط در مورد سربازها و اسلحه ها وجود دارد. اين موضوع پايان مشخصي دارد: سلطه بر تمام جهان. بهتر است ما در مورد آنچه پشت همه اينهاست، صحبت كنيم نه فقط آنچه در سطح مي گذرد.» از مشهورترين كتاب هاي ساراماگو مي توان به «كوري»، «بركه سنگي»، «مسافرت فيل»، «خاطرات طفوليت»، «برخاسته از زمين»، «مباني نقاشي و خوشنويسي»، «سرزمين گناه» و ... اشاره كرد. آخرين كتاب ساراماگو «یاداشتهای رایانهای» است که مجموعه اي از وب نوشت هاي اين نويسنده درباره بحران اقتصادی جهان، دوره انتقالی بوش تا اوباما، جنایات اسرائیل در کشتار مردم غزه و رسواییهای اخلاقی برلوسکونی را در بر مي گيرد.