آوینی آینده را پیش بینی می کرد-1
واحه سبز و دیکتاتوری پنهان
یکی از سئوالاتی که برای بسیاری از خوانندگان و مخاطبان آثار شهید آوینی پیش می آید این است که "اگر آوینی امروز حضور داشت چه می کرد؟" این سئوال از اساس اشتباه است. زیرا زمانی که هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان به مرگ جسمانی می رسند و حضور فیزیکی ندارند ، این آثار و اندیشه های آن هاست که حیاتشان را در طول زمان استمرار می بخشد. از این رو طرح سئوال مشروط با پیشوند "اگر" درباره هنرمندی چون آوینی که صراحت گفتار از ویژگی های قلمش بود نادرست است.آوینی امروز هم هست و در جامعه و فرهنگ ما نیز تاثیر می گذارد. عمیقا و یقینا معتقدم یکی از زمینه های رخ دادن حماسه هایی چون سوم تیر ، ۲۲ خرداد ، ۹ دی ، ۲۲ بهمن ۸۸ (که به زعم نگارنده تکرار ۲۲ بهمن ۵۷ بود) تلاش ها و مبارزات فرهنگی آوینی بوده است.برای این که بدانیم آوینی چه کرده ، امروز چه می کند و چه آینده ای را پیش بینی می کند ، بهترین منبع موجود آثار ، گفتار و نوشتار سید شهیدان قلم است.
چند روز پیش در حین مطالعه مقاله ای از شهید آوینی با عنوان "آیا تئاتر زنده می ماند؟" به عبارات جالبی از او رسیدم که به نظر می رسد ظهور جریانی موسوم به "سبز" را پیش بینی کرده بود. در بخشی از این مقاله نوشته شده :
"تشنه ای که سراب را بهشت می انگارد نفع خویش را در وصول به همین مطلوب موهوم خود می بیند. یعنی که اشتباه در آنجا روی نمی دهد که تشنه ای خود را گرسنه بینگارد – و اصلاً لفظ « تشنه » بر کسی اطلاق می شود که طلبِ آب عین وجود اوست – بلکه اشتباه در آنجا رخ می نماید که تشنه ای در طلب آب، سراب را بدل از واحه ای سرسبز می گیرد و پای طلب در طریق آن می نهد. می دانم که در این دو قرن اخیر، چگونه دیکتاتورها با همین استدلال مردمان را فریفته اند، اما مگر لیبرالیسم با استدلالی وارونه این، مردمان را به کام دیکتاتوری پنهان در پس نقاب دموکراسی نکشانده است؟ اگر دیکتاتورها با این استدلال که مردم خود قدرت تشخیص نیازهای واقعی خویش را ندارند وجود خود را توجیه کرده اند، دموکراسی غربی نیز عرش دیکتاتوری خویش را بر بنیان سخیف ترین نیازهای بشر امروز بنا کرده است."