در جست وجوي سرگرم سازي استراتژيك
برنامه هاي صدا و سيما در نوروز امسال، به خصوص سريال ها، به آنچه كه مي توان آن را سرگرم سازي استراتژيك دانست، اندكي نزديك تر شد. امروز در عرصه رسانه اي، سرگرم سازي به عنوان يك ابزار استراتژيك در حوزه هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي مورد توجه است. به طوري كه دولت ايالات متحده آمريكا بخشي از سياست هاي ضدانساني و جنگ طلبانه خودش را با اتكا به «سرگم سازي» پيش مي برد. فيلم هاي هاليوودي و همچنين سريال هاي شكيل و جذابي كه در دستگاه فرهنگي و رسانه اي آمريكا ساخته مي شوند، گوي سبقت را از سينماها و رسانه هاي ساير ملل ربوده است. تا آنجا كه حتي در دور افتاده ترين روستاهاي كشورمان فيلم هاي آمريكايي و سريال هايي نظير «لاست»، «فرار از زندان»، «24» و ... به عنوان سفيران آمريكا فعال هستند. نكته قابل توجه اين است كه مخاطبان اين آثار نه با اهداف خاص و سياسي، بلكه صرفا به قصد تفريح و «سرگرم» شدن به سراغ اين آثار مي روند و احتمالا تا پايان نيز از محتواي سياسي آن ها آگاه نمي شوند. اما مضامين ايدئولوژيك، آنچنان ماهرانه در اين فيلم ها و سريال ها گنجانده شده اند كه به طور غيرمستقيم، به ذهن و دل مخاطب تزريق مي شوند.
با اين حال، در كشور ما و در ميان مديران فرهنگي هنوز كه هنوز است، نگاه استراتژيك و هدفمند به سرگرمي غلبه نيافته است. در اين ميان صدا وسيما، كمي پيشروتر است كه اين نگاه، به شكل كمرنگي در سريال هاي مناسبتي نوروز ديده شد. به گونه اي كه نشان دهنده تغيير رويكرد رسانه ملي به سمت فرهنگسازي هدفمند است.
گرچه، رويكرد و جهت گيري كلي، نسبت به قبل متفاوت است، اما در متن برنامه ها هنوز ضعف هاي بسياري ديده مي شود كه با تجلي سرگرم سازي استراتژيك تعارض دارد. به اين معنا كه در اين سريال ها، شاهد پررنگ تر شدن رويكرد انتقادي و اجتماعي آن ها نسبت به مجموعه هاي مناسبت هاي گذشته بوديم. به خصوص اين كه جهت گيري نمايشي آن ها، از طبقات بالا به قشر كم درآمد جامعه تغيير يافت كه اين گامي رو به جلو در نگاه محتوايي براي صداوسيما محسوب مي شود. به رغم اين گرايش هدفمند سريال ها، نقاط ضعف بسياري در پرداخت ساختاري و مضموني به موضوعات مورد توجه در آن ها وجود دارد كه بهره گيري از لهجه ها و گويش هاي قوميت ها به عنوان تمهيدي پيش پاافتاده براي طنز آفريني، بي احترامي به بزرگتر ها و كهنسالان، برخي شوخي هاي نا به جا و... از جمله اين ضعف هاست.
از سريال ها كه بگذريم، در زمينه پخش فيلم هاي سينمايي خارجي، همچنان سهل انگاري و نگاه غيراستراتژيك حاكم و غالب است. نمايش فيلم هايي كه مضامين ايدئولوژيك و فكري، در راستاي منافع دولت هاي غربي در آن ها جريان دارد، آن هم در تعطيلات نوروز كه يك فرصت فرهنگي عالي براي رسانه ها محسوب مي شود، انتقادآميز است.
فيلم هايي همچون «شرلوك هلمز» كه در پي تطهير فرقه صهيونيستي فراماسونري است، «نقاب» كه داراي درونمايه اي شيطان پرستانه است، «شهروند مطيع قانون» كه قدرت و صلاحيت پليس آمريكا را نشان مي دهد و ... اتفاقا جزو سياست هاي سرگرم سازي استراتژيك غرب هستند. برخورد بخش تهيه و نمايش فيلم هاي خارجي در رسانه ملي با غرب همچنان منفعلانه است. البته نه فقط اين فيلم ها، بلكه تمام آثار سينماي غرب را مي توان در قالب برنامه هايي كه به تحليل مفاهيم و لايه هاي پنهان فكري آن ها مي پردازد، به نمايش درآورد. به اين معني كه در خلال نمايش فيلم مربوطه، به صورت نريشن يا صحبت يك كارشناس، به تحليل آن پرداخت. با اين تمهيد، ضمن جذب و سرگرم نمودن مخاطب به يك فيلم مفرح خارجي، مي توان به جريان سازي و فرهنگسازي نيز دست زد.
برنامه هايي همچون «مردان آهنين» كه امسال نيز بدون كمترين نوآوري و مثل سابق پخش شد، در سرگرم سازي استراتژيك جايگاهي ندارند. چون جذابيت اين گونه برنامه ها، با انتقال رفتار و فرهنگ نامتناسبي همراه است. آنچه در ورزش باستاني ايران قابل تامل است، روحيه و فرهنگ پهلواني است، نه نمايش قدرت زور جسماني!
استمرار تجربه سريال هاي نوروزي امسال سيما، با اصلاح و ترميم نقاط ضعف، مي تواند انتظار تحول اين رسانه ملي را برآورده كند. د راين راستا، جاي يك اتاق فكر يا تنظيم يك برنامه به نام «سرگرم سازي استراتژيك» لازم و ضروري است. برنامه اي كه صدا و سيما را از افتادن در ورطه توليد برنامه هاي بي هدف و خنثي و يا در تضاد با آرمان ها و ارزش هاي ملي و انقلابي بازمي دارد و يك افق روشن و مترقي را براي آن به ارمغان مي آورد.