جریان شناسی مخالفان ده نمکی
انتقاد از ده نمكي و آثارش ، مسئله اي نيست . فاجعه آنجاست كه جريان روشنفكري ما قادر به مواجهه عادلانه و سازنده با فرهنگ ، جامعه و مردم نيستند. چطور مي شود منتقداني كه از فيلم X که دارای محتوایی صهیونیستی و ضد بشری است ، تعريف و تمجيد مي كنند در مقابل هموطن خودشان اين گونه گارد مي گيرند و از تعهد و رسالت هنر دم مي زنند؟ به ياد دارم ، منقدي كه از فيلم غير اخلاقي و ضد اسلامي «بابل» به عنوان یک شاهکار یاد کرده بود ، در نقد اخراجي هاي ۲ به جاي استدلال و استناد ، هرچه بد و بي راه دستش رسيده بود نثار ده نمكي كرده و در پايان نيز به اين نتيجه رسيده بود كه اين ده نمكي كه فلان است و بهمان است ، به چه حقي در فيلمش سرود اي ايران پخش كرده!(نقل به مضمون) منتقد ديگري كه فيلم به شدت پيش پا افتاده و سطحي و شعاري «سنتوری» را به عنوان مظهر هنر متعهد (!) نامیده بود ، به ده نمكي توصيه اخلاقي مي كند. آن يكي هم از كارگردان «دارا و ندار» می خواهد که به خاطر ساختن این سریال از مردم عذر خواهی کند. (از کی تا به حال شوالیه های فرهنگی سرمایه داری وکیل مردم شده اند؟)
متاسفانه جريان روشنفكري ما هنوز عادت ديرينه خود يعني باند بازي و طايفه گرايي را - كه اوج آن در وقايع پس از انتخابات خود نمايي كرد- ترك نكرده است و پديده هايي چون ده نمكي باعث خود افشاگري بيش از پيش اين طيف كاست گرا و خود پرست مي شود.
نكته جالب توجه اين است كه در اين روز ها وقتي با مردم عادي درباره «دارا و ندار» صحبت می کنم ، نظرشان از بسياري از منتقدان واقعي تر و عميق تر است.
باز هم تاکید می کنم ِ؛ منظورم اين نيست كه نبايد از كار ده نمكي انتقاد كرد. اتفاقا معتقدم اين چيز هايي كه بسياري از دوستان منتقد درباره آثار ده نمكي مي نويسند و مي گويند، اصلا نقد نيست و نه خدمت به فرهنگ و هنر جامعه است و نه به اين كارگردان كمكي مي كند. متاسفانه فضا سازي هاي مافياي منتقدان سينمايي عليه «دارا و ندار» باعث می شود که انتقادات مصلحانه و سازنده که بسیار معدود هستند گم شود.
رابطه هنرمند و منتقد ، در مورد ده نمكي و مخالفانش معكوس شده است. آثار ده نمكي اگر هيچ سودمندي هم نداشته باشد ، حداقل باعث مي شود اين منتقدان كه خلاصه صحبت هايشان «هنر برای هنر» است ، از خواب بيدار شده و نگران رعايت متانت و اخلاقگرايي در هنر شوند.