روایت گذشته برای فتح آینده


«باغ کیانوش» یک فیلم نوستالوژیک برای نسل دهه 60 و استراتژیک برای نسل جدید است. این فیلم، از معدود تولیدات جدی و راهبردی، ویژه نوجوانان است که هم موضوع آن را این گروه سنی تشکیل می دهد و هم طراحی آن متناسب با ذائقه و علاقه نوجوانان است.
«باغ کیانوش» اولین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی توسط «رضا کشاورز حداد» است و باید این نام را به عنوان یکی از آینده‌داران سینمای ایران به خاطر سپرد. او یکی از استعدادهای کشف شده در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر است که فیلمش با نمرات خوبی از سوی تماشاگران و منتقدان بدرقه شد.
«باغ کیانوش» با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک ساخته شده و به ماجراجویی خاص چند نفر از بچه های یک روستا در دوران دفاع مقدس می پردازد. ماجرا از این قرار است که موقع برگزاری جشن عروسی پسر کیانوش، تعدادی از بچه های بازیگوش تصمیم می گیرند که از فرصت استفاده کنند و به باغ کیانوش بروند و از میوه های آن بخورند، اما همان زمان، یک هواپیمای عراقی سقوط می کند و خلبان آن در همان باغ مخفی می شود. این بار، بچه های روستا هستند که با یک خلبان ارتش بعث عراق رو در رو می جنگند و اتفاقات مهیجی رخ می دهد.
این فیلم، نسل میانسال کنونی را که در دهه 60 کودکی ونوجوانی خود را گذراندند به باغ خاطرات گذشته شان می برد؛ دورانی که سادگی و صمیمیت و ناب و پاک زیستن، در زندگی اغلب ایرانیان اصل بود. دورانی که سرگرمی های پرزرق و و برق و رسانه های امروزی نبودند و بچه ها بیشتر در کوچه و خیابان های اغلب خاکی سرگرم می شدند. این فیلم سفری است به آن دوران، و کودکی‌ها و بازیگوشی‌های نسل دهه 60 را ترسیم کرده است.
اما سینما هنر آینده و آینده سازی است، حتی اگر به گذشته برگردد. فیلم «باغ کیانوش» هم گرچه به روایتی از حدود 40 سال قبل پرداخته و برای نسل قدیم خاطره ساز است، اما برای نسلی آینده ساز ساخته شده است و هویت و قدرت و ملیت را در ذهن و روح آن ها تزریق می کند. مهم‌ترین ویژگی این فیلم، اختصاصی بودن آن برای کودکان و نوجوانان است. البته «باغ کیانوش» برای عموم مخاطبان قابل درک و جاذبه است، اما کودکان و نوجوانان در آن فقط موضوعیت ندارند، بلکه نوع روایت فیلم و فضاسازی و شخصیت‌پردازی آدم های داستان به گونه ای است که نوجوانان را هدف قرار داده است و برای آن ها ذهنیتی مرتبط با حماسه و دفاع را ایجاد می کند.
علاوه بر پیوند بین نسل جدید و یک گذشته درخشان و حماسه های دوران دفاع مقدس، آنچه باعث شده تا «باغ کیانوش» قابلیت آینده‌سازی پیدا کند، عبور از شعارزدگی و رویکرد پروپاگاندا و متکی بودن آن بر روایت، درام و تصویر است. یعنی مخاطب نوجوان فیلم، بی آنکه با نصیحت و شعار و تبلیغ مستقیم مواجه شود، در قصه فیلم غرق می شود و خودش براساس ادراک و تجربیاتش، به درکی تازه از زندگی و دنیای پیرامونش دست می یابد.
اما ویژگی دیگری که «باغ کیانوش» را به أثری شاخص در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر تبدیل کرده، ساختار استاندارد و منسجم فیلم است. بازی های نسبتا مقبول –با اینکه بخشی از بازیگران فیلم، کودکان و نوجوانان هستند اما این بخش از فیلم، کاملا یکنواخت است- با تصاویر و قاب های بجا و به اندازه، صحنه های درگیر کننده و ضرباهنگ متناسب باعث شده اند که «باغ کیانوش» بر چشم و دل مخاطب بنشیند و حداقل اینکه، نکته آزار دهنده ای ندارد.
برخلاف خیلی از سال های اخیر سینمای ما که از نداشتن قصه کامل و فیلمنامه سالم رنج می‌برند، «باغ کیانوش» از ابتدا تا انتها قصه می گوید و از فیلمنامه ای پرملات و دارای فراز و نشیب های گوناگون برخوردار است. فیلمنامه ای که آغاز و پایان مشخصی دارد، موتورش به موقع روشن می شود، از قهرمان و ضدقهرمان برخوردار است و روایت آن، ضرباهنگی خوش‌آهنگ دارد. چند لحظه کمدی به عنوان چاشنی نیز به یاری فیلم آمده اند تا هضم آن را برای نوجوانان ساده تر کند و انیمیشن هم برای ایجاد فانتزی و تنوع بخشیدن به فضای فیلم، درست به کار رفته اند.
اما نکته مهم دیگر درباره این فیلم، توجه به اقتباس است. با اینکه در سطح جهان و به ویژه در سینمای آمریکا (هالیوود) هر ساله تعداد قابل توجهی از فیلم های مطرح با اقتباس از کتاب های بزرگ و پرخواننده ساخته می شوند اما سینمای ایران از این ظرفیت غافل بوده است. این درحالی است که ادبیات، یک منبع غنی و سرشار از سوژه و ایده برای تولید فیلم خوب است و می توان با رفتن به سراغ مکتوبات ارزشمند، خیلی از خلاء‌های موضوعی و روایی در سینما را از بین برد. «باغ کیانوش» یک تجربه تازه از اقتباس و یک یادآوری برای ارزش ادبیات در سینماست.