یادداشت های سی و ششمین جشنواره فیلم فجر - بخش نهم
نگاهی به فیلم «چهارراه استانبول»
فروریختن ساختمان درام به بهانه پلاسکو
یکی از فیلم های کنجکاوی برانگیز سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر «چهار راه استانبول» است. فیلمی که به حادثه آتش سوزی و ریزش ساختمان پلاسکو می پردازد. اما برخلاف ابعاد گسترده پلاسکو، این فیلم نمی تواند جنبه های تراژیک این موضوع را نمایش دهد. چون که برخلاف تبلیغات، موضوع پلاسکو در این فیلم فرعی است.
«چهار راه استانبول» در ادامه آثار قبلی مصطفی کیایی درباره آدم های ناکام و بحران زده ای است که سعی می کنند تا از راه های نامتعارف به ثروت های کلان و یک شبه دست پیدا کنند. کیایی در این فیلم نه تنها هیچ نوآوری و حرف جدیدی نسبت به آثار گذشته خود ندارد بلکه پرداخت فیلم جدید او به مسائل اجتماعی به شدت شعارزده است؛ درد آدم های فیلم اصلا درک نمی شود، نمایش معضلات در سطح بحران نمایی باقی می ماند و در نتیجه عمق نمی یابد. حتی آغازگر ماجراهای فیلم نیز یک موضوع کلیشه ای است؛ فرار دختر جوان از سلطه پدر سنتی مآب، بدون هیچ زمینه سازی دراماتیک، اولین عاملی است که نفس فیلم را می گیرد. قاپیدن کیف پر از پول و فرار از قمارخانه، غیرمنطقی و باسمه ای است. چطور ممکن است یک قمارباز حرفه ای این گونه از چند میلیون پول خود غافل شود و چطور باید باور کرد که دو جوان، به این سادگی از خانه ای که توسط چند محافظ ورزیده محاصره شده بگریزند و حتی ماشین قمارباز را هم بربایند؟
همچنان که در ادامه قمارباز حرفه ای با وجود داشتن ردیاب در ماشین به سرقت رفته اش نمی تواند آن ها را گیر بیندازد. از همه مضحک تر این است که او در ادامه فیلم به تلفن چی افرادی که اموال و ماشینش را دزدیده اند و تلفن های همراه خود را جا گذاشته اند تبدیل می شود و هر تماسی که با این تلفن ها گرفته می شود را پاسخ می دهد و به افراد تماس گیرنده نیز توضیح می دهد. جمع بندی فیلم نیز همچون بسیاری از فیلم ها به صورت «پایان باز» است و تکلیف هیچ کس مشخص نمی شود به جز اینکه همه تمرین های جوانی که قصد مهاجرت دارد برای محبوس کردن نفسش در تانکر شیر برای عبور از مرز، بی فایده می شود و او نمی تواند نفس خود را نگه دارد!
«چهارراه استانبول» همچنین درباره پلاسکو نیز بسیار سرگردان است و دقیقا نمی داند چه می گوید! این بخش از فیلم نیز نه تنها دردی را بر نمی انگیزد بلکه مسئله ای را نیز ایجاد نمی کند. داغ ترین لحظه فیلم یعنی لحظه فروریختن ساختمان پلاسکو، یکی از بدترین موقعیت های فیلم از آب درآمده است. آوازی که بر تصاویر فیلم سوار شده، هیچ تناسبی با حس و حال آن لحظه ندارد و عامل اختلال در نشان دادن وسعت این فاجعه است. با این حال صحنه های تلاش آتش نشان ها برای نجات ساختمان ، نقطه قوت فیلم است و لحظاتی نفس گیر و ملتهب را ایجاد کرده است.
مطالب من را در تلگرام هم دنبال کنید: https://t.me/arashfahim1396